شعر؛ تاریخ تفکر و اندیشه ما را با مردم گره میزند
نخستین جلسه از سلسله نشستهای ادبی «هنگام باران بود» با حضور علیمحمد مؤدب و سیدحبیب نظاری برگزار شد.
به گزارش جهانی پرس از اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نخستین نشست ادبی با موضوع «بررسی شعر عاشورایی نوجوان با تکیه بر کتاب هنگام باران بود» سرودهی سیدحبیب نظاری روز شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۲ برگزار شد.
سیدحبیب نظاری شاعر و کارشناس نظارت بر ویراستاری انتشارات کانون است که در بیستویکمین جشنواره قلم زرین مجموعه شعر «هنگام باران بود» او شایسته تقدیر اعلام شد.
نگاه حماسی نیاز کودکان امروز
در ابتدای این نشست علیمحمد مؤدب شاعر، نویسنده و منتقد ادبی که کتابهایی چون «عاشقانههای پسر نوح» و «مردههای حرفهای» از جمله آثار اوست؛ بیان کرد: پیش از آنکه فیلسوفی در غرب بگوید زبان خانه وجود است، در بیانات امامان ما به شکلهای مختلف این مفهوم روایت شده است. انسان نسبت عجیبی با زبان دارد و تاریخ و ادب فارسی پر است از مطالب مختلف درباره زبان، سخن و ارزش کلمه که میتوان ساعتها درباره آن صحبت کرد. جایگاهی که سخن در شکلگیری وجود ما دارد بر کسی پوشیده نیست و شاعرانی همچون نظامی گنجوی، عبدالرحمان جامی و... بسیار در این زمینه صحبت کردهاند.
او در ادامه اظهار کرد: جسم با بضاعتهای دنیایی قابلتشخیص است، اما روح پدیده غریبی است و مانند یک مسافر غریب این دشواری را با خود همراه دارد. آیینها هر کدام به نحوی سعی کردند این روح را از غربت درآورند، اما امامان ما آیینههایی هستند که روح ما از طریق آنها خود را میشناسد و این سفر را در جهان پیش میبرد. سفر روحانی دشوار و سنگین است و آنچه که به ما کمک میکند زبان است.
این شاعر همچنین درباره تهاجم فرهنگی بر ادبیات و زندگی امروز کودک و نوجوان، گفت: زندگی لحظهبهلحظه در حال دگرگونشدن است و در هر دوره کاملاً متفاوت است. شب معانی مختلفی در زندگی انسانها دارد و تأثیر آن نیز کاملاً متفاوت است. اما کودک امروز با شب، مواجهه کاملاً متفاوتی نسبت به کودک دیروز دارد و امروز پدیدهها بهوفور دیده میشوند و شکل زیسته ما را تغییر دادهاند. پدیدههای هنری - فرهنگی امروز مهاجمینی هستند که متأثر از پدیدههای جدیدند. در واقع محتواهای امروز بر بچههای ما میبارند و شخصیت او را شکل میدهند و او را با ما غریبه میکنند. در همین چند سال اخیر بسیاری از خانوادهها با رفتارهای فرزندان خود شوکه شدهاند. بحران گفتگوی بین نسلها امروز جدی است و تنها چیزی که خانوادهها را کنار هم نگه داشته، محبت است.
مؤدب همچنین افزود: برای این که بخواهیم هر هنری را ایرانیزه کنیم باید با شعر عجین شود. سینمای ما زمانی ایرانی میشود که با اشعار مولانا، فردوسی، حافظ و سعدی وصل شود. ما جز شعر چیزی نداریم و شعر عصاره فرهنگ ماست. سادهترین دستگاه نشانهشناسی است که بتوانیم با فرزندانمان و با خودمان ارتباط برقرار کنیم.
او بیان کرد: نیازمند این هستیم تا ادبیات ما را برای مواجه با فرزندمان آشنا کند. ما در مواجهه با وضعیت جدید زمین خوردیم و در ادبیات کودک و نوجوان و سینمای آن با وجود بارش محتوای زیاد نتوانستیم تولیدی داشته باشیم. یکی از این اتفاقات نوشتن آثار بلند است که بسیار کمک به بهبود شرایط میکند، درحالیکه امروز بسیاری تأکید بر کوتاهشدن دارند و این نسبت ما را با گذشته از بین میبرد. شعر محکمترین جایی است که تاریخ تفکر و اندیشه ما را با مردم گره میزند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اگر میخواهد برای ترمیم شکافهای فرهنگی کاری کند، باید قصه ما را با بیان و موسیقی روز روایت کند. کانون باید از شاعران دعوت و حمایت کند تا امثال حبیب نظاری بیایند سراغ این موضوع و برای بچههای ما روایت بگویند. ما بچههایمان را گم کردهایم و بهواسطه این اشعار میتوانیم آنها را پیدا کنیم. نگاه حماسی نیاز کودکان ماست و برای روایت عاشورا باید این جنبه را حفظ کنیم. امیدوارم به همت کانون داشتههای فرهنگی ما صورتهای تازه یابد.
شعر آیینی زیر خط فقر
در ادامه این نشست حبیب نظاری نویسنده کتاب «هنگام باران بود» گفت: این منظومه با نگاه به سه دغدغه شکل گرفت. نوجوانسرایی، منظومهسرایی و عاشورا سرایی.
او بیان کرد: شعر آیینی نوجوان متأسفانه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. به عقیده من شعر نوجوان امروز از دو بیماری عمده رنج میبرد. بیماری اول همنویسی است، اگر بخواهیم شعر نوجوان امروز را کنار هم بگذاریم و اسامی را از آن برداریم به این میماند که یک شاعر آنها را سروده است، چرا که هیچ نشانهای که بتواند تمایز خاصی در آثار ایجاد کند و از شعرهای مشابه جدا کند دیده نمیشود. این تشابه عجیب هم در فرم، ساختار، زبان و نوع بیان و سوژهیابیها دیده میشود و حداقل ۸۰ درصد شعر نوجوان امروز درگیر این بیماری است.
نظاری ادامه داد: عدم خلاقیت و نوآوری دیگر بیماری اشعار امروز است. اشعار امروز خالی از هر گونه خلاقیت و نوآوری هستند و این بیماری مختص به شعر عاشورایی هم نیست و همه انواع شعر را در بر میگیرد. منظومه یا شعر روایی از تأثیرگذارترین گونههای ادبی بر مخاطب بخصوص کودک و نوجوان است، اما در ادبیات امروز جای خالی این گونه ادبی بهشدت احساس میشود و از این منظر در شعر آیینی به طور خاص زیر خط فقر قرار داریم. بعد از منظومه «ظهر روز دهم» نوشته قیصر امینپور بهجرأت هیچ منظومه دیگری در این عرصه سروده نشده است. قیصر امینپور این منظومه را برای نوجوانان برای اولینبار در سال ۶۵ به چاپ رساند که به سلحشوری نوجوانی در ظهر عاشورا پرداخته است. او نشان داد مضامین والای مذهبی بخصوص عاشورایی را بهخوبی میتوان برای این نسل بیان کرد.
این شاعر آیینی در پایان گفت: بهشدت معتقدم جریان شعر آیینی کودک و نوجوان نداریم و تلاشهایی که از سوی شاعرانی همچون مصطفی رحماندوست، ملیحه مهرپرور، بیوک ملکی، شاهین رهنما و... صورتگرفته، کافی نیست و نمیتوان باتکیهبر چند کتاب و اشعار پراکنده گفت شعر عاشورایی نوجوان داریم. حتی قیصر امینپور نیز با همان منظومه ارزشمندش عقلانیت را با خلاقیت در هم آمیخت اما نتوانست جریانی مستمر راه بیندازد. بهنوعی میتوان گفت او راه را نشان داد؛ اما به دلیل دشواریهای این عرصه کسی نبود که راه او را ادامه دهد.
گفتنی است، نشستهای تخصصی ادبی و هنری «هنگام باران بود» به همت مدیریت آفرینشهای ادبی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دههی اول ماه محرم برگزار میشود.