رسالتی برای دستیابی به هنر باهویت
ایوب آقاخانی که سالها در مقام نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر، استاد دانشگاه، بازیگر و مدیر هنری فعالیت کرده، هنرمند را معتقد به هنر باهویتی میداند که او را به واکنش هنرمندانه نسبت به پدیدههای اجتماعی وامیدارد.
به گزارش جهانی پرس، ناهید منصوری، ایوب آقاخانی که از هنرمندان فعال در حوزه نمایش است و همواره در ایجاد جریانی برای رشد نمایشنامهنویسی نیز تلاش کرده، پرداختن به مسائل روز را رسالت اصلی هنرمند میداند. او چهارفصل تئاتر را از سال 1387 تا 1391 زیر نظر مرکز هنرهای نمایشی ایران آغاز کرد و بعد از 5 سال و نیم وقفه، از سال 1396 با تولیت و حمایت دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری این پروژه را ادامه داد و زمینهای را ایجاد کرد تا هنرمندان زیادی از استانها در کنار علاقهمندان تحت آموزش هیات علمی فصل این پروژه قرار گیرند.
او می گوید: «خوشبختانه شکل نوین این پروژه از قائل و ناظر بر تولید و چاپ نمایشنامه شد به طوریکه کتابی با همکاری انتشارات سوره مهر تعریف شد که با عنوان «فصل سپید» به خروجیهای هر فصل از پروژه چهار فصل تئاتر ایران اختصاص یافت.»
خروجی رضایتبخش
آقاخانی با گفتن این جمله که «تمرکز بر تعهد به چاپ و در دسترس قرار گرفتن نمایشنامههای چاپ شده در «فصل سپید» یکی از مهمترین دستاوردهای رضایتبخش دوره جدید پروژه «چهار فصل تئاتر ایران» است، به دیگر فعالیتهای هنری خود اشاره کرد و گفت: «به موازات «چهار فصل تئاتر ایران»، پروژه دیگری با عنوان مسابقه نمایشنامهنویسی در حوزه اقتباس از آثار کهن کشور را در دست دارم که با عنوان «مسابقه نمایشنامهنویسی چهارراه» سه دوره آن برگزار شده است.»
مهمترین و ماندگارترین دستاوردها
وی تولید و چاپ نمایشنامههای بومی قابل دفاع و ارزشمندی که به ضرورت و در چارچوب طرح شده محتواهایی که در فراخوانهای پروژه «چهار فصل تئاتر ایران» آمده، را از اتفاقات مهم حوزه نمایشنامهنویسی میداند و میگوید: «دستاوردهای دو پروژه «چهار فصل تئاتر ایران» و «مسابقه نمایشنامهنویسی چهارراه» مهمترین و ماندگارترین دستاورد تلاشهایم طی سالهای اخیر است.»
وی درباره نوع نگاه هنرمند نیز میگوید: «هنرمندی که نسبت به جامعه و محیط پیرامون خود واکنش نداشته باشد طبیعتا از دایره هنر اصیل بیرون میماند. هنر باهویت یا تئاتر هویت از اینجا نشات میگیرد که من کجا، کی و به چه پدیدهای واکنش هنرمندانه نشان دهم و این تعریف هنرمند از نظر من است.
من همواره سعی میکنم با توجه به مصادیق اجتماعی پیرامونم هم تنوع بیشتری در آثار داشته باشم و هم ارتباط منطقیتری با مخاطب تئاتر برقرار کنم. همچنین به عنوان یک نمایشنامهنویس ادعا دارم که تنها کسی هستم که در حوزههای مختلف، متون نمایشی نوشتهام یعنی از اثر تاریخ محور با زبان و ادبیات سنگین تا رئالیسم اجتماعی و آثار مستندی که بر اساس مستندات و شخصیتهای معاصر نوشته شدهاند، متون نمایشی دارم.»
او در خصوص پرداخت هنری به موضوع انقلاب اسلامی نیز معتقد است مضامینی چون انقلاب اسلامی از تاریخ معاصر جدا نیست و به عبارتی دیگر تاریخ معاصر بخشی از شرایط زیسته جامعه ایرانی، انقلاب است بنابراین با عدم تفکیک موضوعات، توجه به استانداردهای جدی درامنویسی و بازکردن پهنه خط قرمزها، شاهد تجلی بخشی از تاریخ ماندگار کشور (انقلاب) در قالب درام به عنوان سرمایه و گنجینه جدی برای آینده خواهیم بود که به هیچ عنوان نمیتوان نسبت به آن بیاعتنا بود.