کد خبر :342967
«هم‌اندیشی علمی بررسی منظومه فکری حکیم بهابادی آخوند ملاعبدالله یزدی» در استانبول ترکیه
«هم‌اندیشی علمی بررسی منظومه فکری حکیم بهابادی آخوند ملاعبدالله یزدی» در استانبول ترکیه برگزار شد.

به گزارش جهانی پرس، محورهای سخنرانی اساتید:
آیت الله هروی: اندیشه  فقهی علامه
دکتر سیره علمی علامه
دکتر عبدی‌پور: اندیشه سیاسی اجتماعی
دکتر خادمی: نقش تمدنی بهابادی در پرورش علامه

مدیر، مجری و مترجم برنامه یکی از علمای ترکیه به نام یوسف تازگون مدیر امور پژوهشی جامعه المصطفی ترکیه بود که جلسه را شروع نمود و متن سخنان رهبر انقلاب در مورد ملاعبدالله را برای بیش از 30 نفر از علمای ترکیه که درس خارج می‌خواندند قرائت نمود. سپس میهمانان از جمهوری اسلامی ایران  را معرفی کرد.
 
سخنان آیت الله هروی
در ادامه آیت الله هروی درباره «اندیشه فقهی علامه» سخنانی را بیان کرد که محورهای سخنان ایشان به شرح زیر است:
ـ کلمات بزرگان درباره علامه ملاعبدالله بهابادی از جمله فرمایش حر عاملی در امل الامل، (ج2، ص160)،«کان علامه زمانه لم یدانه احد فی العلم و الورع» یا آقا بزرگ تهرانی در الذریعه: «ان قدوه المحققین و افضل المتاخرین المولی عبدالله الیزدی». (ج1، ص287)
ـ بیان اساتید و شاگردان زبده علامه
ـ بیان اجمالی درباره کتاب ارشاد الاذهان الی احکام الایمان علامه حلی
ـ بیان پنج حاشیه بر ارشاد الاذهان
ـ بیان خصوصیات حاشیه نویسی در عصر ملاعبدالله
ـ بیان تنوع علوم ملاعبدالله
ـ در فقه، حاشیه ارشاد الاذهان و حاشیه بر القواعد فی الفقه
ـ خصوصیات حاشیه ارشاد الاذهان ملاعبدالله
1. بیان آراء علما و اقوال فقهاء
2. توجه خاص به آراء شیخ طوسی
3. کشف مبانی اصولی با تجزیه و تحلیل مباحث فقهی
4. اصولی بودن صاحب حاشیه، و نفی اخباری بودن
5. در تمسک به روایات، جهت سند و رجال روایت
6. حاشیه ایشان اضافه بر تسهیل فهم متن، تعمیق و تکمیل جنبه استدلال ایشان است
7. تمسک به آیات احکام و اینکه آیات احکام بیش از آنچه معروف است
8. تا حد امکان از روایات صحیحه اولا و بعد موثقه و بعد از روایات حسن استفاده می‌شود
9. استفاده از قواعد اصولیه قبل حجیت ظواهر – عرف تشرعه – تبادر – شهرت – تعارض با نص – قاعده لا ضرر – عمومیت قول شارع – حجیت قطع و...

سخنان دکتر احمد ترحمی 
در ادامه دکتر احمد ترحمی سخن خود را با موضوع «سیره علمی علامه» بدین شرح ایراد نمود:
ملا نجم الدین عبدالله بن شهاب الدین حسین بهابادی یزدی معروف به آخوند ملا عبدالله، شارح متفکر منطق و صاحب حاشیه معروف و از علمای بنام سدة دهم هجری در دوره سلطنت شاه طهماسب صفوی است که شاگردش، شیخ بهایی او را علامه زمان نامیده است. سخن گفتن در باب چنین شخصیتی با وجود قلت منابع و کثرت موضوعات، بسیار سخت و شناخت این عالم ربانی نیازمند تحقیق و تتبعی ژرف و ویژه است؛ چرا که نسل امروز ما بالندگی و رشد خود را مدیون همت والای رادمردان عرصه علم و دانش و فرهیختگان فقه و فقهات و ادبا و فلاسفه و منطقیونی است که در جای جای ایران زمین بسان ستاره‌ای، روشنی‌بخش راهی بوده‌اند که هم‌اینک ما گام به آن نهاده و رهپوی آن راهیان علم و دانش و ستارگان پرفروغ آسمان تمدن اسلامی هستیم.
 
ملاعبدالله در بهاباد یزد دیده به جهان گشود و سپس از زادگاه پدری خود برای فراگیری علوم عقلی و نقلی به شهرهای مختلف ایران مسافرت نمود.
شناخت آثار علمی آخوند ملاعبد الله بدون شناخت موقعیت زمانی و مکانی این عالم وارسته امکان‌پذیر نیست.
در تاریخ ایران پس از اسلام، ظهور سلسله صفویه نقطه عطف مهم و سرنوشت‌سازی در حکمرانی و حکومتداری است؛ چرا که پس از قرن‌ها فرمانروایی بیگانگان، ایران دوباره به کشوری قدرتمند و مستقل در شرق اسلامی بدل شد و با امپراطوری عثمانی به رقابت پرداخت. اعلام تشیع اثنی‌عشری به عنوان مذهب رسمی کشور تازه تاسیس صفویه از سوی شاه اسماعیل در تبریز سرآغاز تحولاتی عظیم در رشد و بالندگی تمدن اسلامی و شیعی در ایران آن روز و درخشش علما و فقهای بنام شیعه در عصر صفوی شد.
در دوره‌ای که فشار حاکمان سنی مذهب در شامات چنان عرصه را بر علمای جبل عامل تنگ کرد که ناچار به مهاجرت و عزیمت به ایران شدند و این مهاجرت نوید بخش شکل‌گیری رسمی حوزه علمیه اصفهان پس از رسمی شدن مذهب تشیع و انتقال پایتخت به اصفهان بود.
رشد آموزه‌های سلفی‌گری ابن تیمیه و شاگردانش آنچنان عرصه را بر دانشمندان علوم عقلی تنگ کرده بود که ابن قیم جوزی، شاگرد ابن تیمیه حکم به حرمت آموزش منطق می‌دهد و چنین می‌سراید :
واعجبا   لمنطق    الیونانی                                 کم  فیه من   افک  و  من  بهتانی
فحبط    لجید      الاذهانی                                    و   مفسد      لفطره     الانسانی
و  مبکم  القلب  و  اللسانی                                      مضطرب   الاصول  و   المبانی
و در چنین فضایی آخوند ملاعبدالله رسالت خود را در رشد علوم عقلی و منطق و فلسفه می‌بیند و حاشیه معروف خود به تهذیب المنطق علامه تفتازانی را به رشته تحریر در می‌آورد که بعد‌ها به عنوان تنها منبع درس منطق در حوزه‌های علمیه مشهور، تدریس می‌شود.
 
سخنان دکتر عبدی‌پور
جناب دکتر عبدی پور، دبیر علمی کنگره علامه ملاعبدالله درباره «اندیشه سیاسی و اجتماعی علامه» سخنانی را ایراد نمود :
وی در ابتدا سخن  ضمن قدردانی و سپاس از اتحادیه علمای  اهل بیت «اهلادر» و نمایندگی جامعه المصطفی در ترکیه و موسسه علمی فرهنگی کوثر اظهار داشت: جهان مدرن بزرگ‌ترین چالش برای جوامع دینی است و جوامع انسانی را بسرعت به سمت سکولاریسم، نهلیسیم و آتئیسم می‌کشد؛ ازاین‌رو مسئولیت ادیان توحیدی بسیار سنگین است و دین و مذهبی  موفق خواهد بود که بتواند پاسخ‌گوی مسایل جامعه معاصر باشد.
مذهب تشیع مبتنی بر معارف مکتب اهل بیت(ع) این ظرفیت را دارد تا همگام با پیشرفت علوم، پاسخ‌گوی انسان معاصر باشد.
شواهد تاریخی نشان می‌دهد که اندیشمندان شیعی در قرون گذشته به وظایف و رسالت تاریخی خود عمل کرده و صفحه‌های زرینی را در تاریخ تمدن اسلامی ثبت کرده‌اند.
یکی از این ستارگان درخشان علامه ملاعبدالله بهابادی است که در قرن دهم می‌زیسته است. ایشان ملا، آخوند و علامه زمانه خود و جامع علوم عقلی و نقلی بود.
عبدی‌پور بیان داشت: علامه یزدی فقط دانشمند حوزه دانش نبود، بلکه دارای امتداد اجتماعی نیز بود و با قبول مسئولیت تولیت حرم مقدس امام علی(ع) عملا وارد عرصه سیاسی و اجتماعی شد.
دبیرکنگره علامه بهابادی گفت: اکثر حکمای اسلامی ایرانی و شیعی بودند و جوامع اسلامی بیش از گذشته به حکمت و تعقل نیاز دارند و یکی از کارویژه‌های حکمای اسلامی ایرانی ارائه دیدگاه‌ها در حوزه سیاست و تدبیر امور حکومت با روش عقلانی بوده است.
بی‌تردید تجربه و سیره علمی و عملی علامه یزدی می‌تواند به  مسئولین و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما کمک کند.
وی تاکید علامه بر اعتدال و عقلانیت را، راز موفقیت ایشان در عصر خویش دانست تا جایی که  پیروان مذاهب و ادیان در شهر نجف  از عملکرد و حسن تدبیر علامه رضایت داشتند و شایان ذکر است که دولت‌های صفوی و عثمانی نیز از ایشان و اولاد علامه که حدود 200 سال این مسئولیت مهم را داشتند حمایت و پشتبانی می‌کردند.
عبدی‌پور هدف از برگزاری کنگره علامه را الگوگیری از روش و منش علامه برای نسل جدید دانست و خاطر نشان کرد که ما باید از تاریخ و تجربه‌های موفق بزرگان جهان تشیع درس بگیریم و آنها را سرمشق خود در حوزه اندیشه و عمل سیاسی قراردهیم.

سخنان محمدرضا خادمی
در ادامه محمدرضا خادمی درباره «نقش تمدنی بهاباد در پرورش علامه» سخنانی بدین شرح ارائه گردید :
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم                    هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت        (فرخی یزدی)
 حکیم الهی، ملاعبدالله بهابادی، صاحب حاشیه، عالمی عامل، فقیهی منطقی، فیلسوفی عارف، ادیبی فرزانه، مدیری مدبر و به گواهی تاریخ، سرآمد دانشمندان و علامه عصر خود بوده است. وی حکیمی است که حکمتش تجلی ورع و تقوای اوست و علامه‌ای است که علومش حاصل ممارست و مهاجرت و عبودیت و بندگی است.
 اما چرا گمنام و ناشناخته است؟
زیرا انسان بدون روایت مرده است و جامعه بدون روایت در گذر تاریخ فراموش می‌شود. یکی از علل این گمنامی نبودن تاریخ‌نگاران محلی در زادگاه علامه بهابادی است. بهاباد به‌رغم تاریخ کهن خود و برخورداری از غنای تاریخی و فرهنگی مهجور و ناشناخته مانده است و چه اندیشه‌های بسیار تابناک و آثار ارزشمندی که از این خطه مستور مانده و ‌نسل‌های امروز و فردا از آن محروم مانده‌اند.
 بهاباد سرزمین سنگ‌نگاره‌های تاریخی با قدمت هزاران ساله است؛ یعنی سایت موزه‌ی سنگ‌نگاره‌های استان یزد است.
 بهاباد سرزمین سنگواره‌های دیرین و در شمار سایت موزه‌ی سنگواره‌های  کشور محسوب می‌شود و موزه آفرینش آن نمادی از این طبیعت زیباست.
 بهاباد مهد آرامستانی باستانی به طول ده‌ها کیلومتر از دوره میترائیسم تا دوره اسلامی است که هزاران شیئ تاریخی گرانبها و منحصر به فرد، یادگاری از آن دوران‌هاست و موزه تاریخ بهاباد نمایشگاه این اصالت و هویت و شکوه و عظمت است.
 بهاباد سرزمین آبادی‌های قبل از اختراع خشت خام و ده عروسش پنج هزار ساله است و آثاری از شهری تاریخی و زیرزمینی دارد.
 بهاباد خطه آباد اسناد تاریخی و متون ادبی و نظم و نثرهای فاخر است.
مقام معظم رهبری در یزد فرمودند: یزد را دارالعباده گفته‌اند، اما اگر یزد را دارالعلم هم بنامیم سخنی به گزاف نگفته‌ایم. مثلاً فرض بفرمایید ملاعبدالله صاحب حاشیه که مال همین بهاباد شماست، استاد شیخ بهایی، معاصر با مقدس اردبیلی، استاد منطق، فلسفه، ریاضیات و استاد صاحب مدارک است. می‌دانید در بین فقهای ما جزو برجسته‌هاست. استاد علوم عقلی صاحب مدارک همین ملاعبدالله است.
 در حقیقت معظم‌له، یزد را دارالعلم نامیدند و مصداق بارز آن را علامه ملاعبدالله بهابادی اعلام نمودند.
 اما چرا احیای آثار علامه اولویت اول است؟
مثالی بزنم. اگر امروزه ابن سینا، ابن سینا و علامه دهر است به خاطر آثاری است که از او باقی مانده است مانند قانون و شفا. و اگر حافظ، حافظ و لسان الغیب است به خاطر اثر ماندگارش، دیوان حافظ است. ازاین‌رو باید آثار علامه موجود و در دسترس همگان باشد تا ابعاد وجودی هر انسانی با اثرش شناخته می‌شود.
 شورای سیاستگذاری و دبیرخانه بین المللی کنگره علامه ملاعبدالله بهابادی بر آن است که با بازشناسی، بازیابی و انتشار آثار علامه به ویژه کتب خطی و اسناد تاریخی علامه، منبعی مناسب برای روایتی واقعی از آن شخصیت والا مقام فراهم آورده و با برگزاری کنگره بزرگداشت آن حکیم علی الاطلاق آغازی جهت روایتگری صادق از آن عالم فاضل باشد.
از جمله اهداف نهایی دیگر کنگره، معرفی الگویی مناسب از سبک مدیریت عقلانی و تعامل سازنده با تمامی ادیان، مذاهب و سلایق است، زیرا عقلانیت علامه بر مدیریتش حاکم بود.
ثانیا ترویج اندیشه و کلام منطقی و استدلالی  به جای تفکر و کلام جدلی در بین آحاد مردم است که علامه تجسم الگوی رفتار و منطق استدلالی‌ بود.
   آری حضرت علامه و زادگاهش هردو نیازمند روایتگری راویان توانمند و آگاه هستند.
 اخیراً دکتر الهام بخش از شاعران به نام یزد، بهاباد را چنین روایت نموده است:
 در کوی وفا خطه ای آباد بهاباد                         چون سرو روان خرم و آزاد بهاباد
 در پرتو ایمان و عمل، همت مردم                     بی شبهه بود تا ابد آباد بهاباد
 در دامنه کوه کند جلوه چه بشکوه                   اقطاب در او ساکن و اوتاد بهاباد
 هم مهد سخندانی و هم موعد علم است           اندوخته زین دست بسی زاد بهاباد
 بینش همه توحیدی و دانش همه دینی             یک آن نشد‌آلوده به الحاد بهاباد
 عهدی است زمین را و زمان را به عبادت          این موعد خوش برده به میعاد بهاباد
الهام زمانی که در این شهر مکین بود               بس قول و غزل داد بدو یاد بهاباد
خواهم که کنم یاد ز یاران گذشته                    گر حافظه ام را دهد امداد بهاباد
امروز دعا گوی همه شهرم و گویم                   پر لطف و صفا نور و  بهاء  باد بهاباد
این نشست علمی با پاسخ به پرسش‌های حاضران پایان یافت.