کد خبر :350432
مجموعه‌ای که زنانه است، اما مردستیز نیست
همزمان با چاپ سوم مجموعه‌داستان از مردهای تهران می‌ترسم، جلسه‌ی نقد و بررسی این کتاب به همت موسسه‌ی فرهنگی راوی برگزار شد.

به گزارش جهانی پرس از روابط‌عمومی موسسه‌ی ‌فرهنگی راوی سودابه فرضی‌پور، نویسنده و منتقد ادبیات داستانی، در نشست نقد و بررسی این مجموعه‌داستان با بیان این‌که در ادبیات داستانی زنانه‌ی دهه‌ی هفتاد و هشتاد به مردان اهانت نمی‌شود و چالش‌ها بیشتر ذهنی است گفت: «نویسنده در مجموعه‌داستان از مردهای تهران می‌ترسم مردان را تخطئه نکرده و داستان‌ها دارای کشمکشی انسان‌مدارانه هستند و حس همدلی مخاطب را برمی‌انگیزند.»
وی همچنین علاوه‌بر اشاره به چاپ سوم این مجموعه با بیان این‌که نویسنده در این مجموعه‌داستان فاصله‌ را رعایت کرده‌است تصریح کرد: «زبان روایت در این داستان‌ها ساده، صمیمی و روان است و نویسنده توانسته در داستان‌ها بدون پیچیدگی و با صمیمیت با مخاطب سخن بگوید.»
 سید محمدحسین حسینی، دیگر منتقد حاضر در این نشست، با اشاره به نقش پررنگ دیالوگ‌ها در داستان‌های این مجموعه گفت: «نویسنده به‌جای توصیف و تصویرسازیِ وقایع داستان، آن‌ها را در قالب دیالوگ روایت می‌کند و ما در داستان‌ها از مسیر گفت‌وگوها به گذشته سفر می‌کنیم و گاه به روحیات شخصیت‌ها پی می‌بریم، اما گاهی ازدیاد دیالوگ‌های اطلاع‌دهنده ما را از مجالی که می‌توانست تصویر و توصیف ایجاد کند دور کرده‌است.»
حسینی همچنین نقش دیالوگ را نقشی موثر در برون‌ریزی ذهنیات شخصیت‌ها دانست و افزود: «دیالوگ بستری برای شناخت ذهنیات و روحیات شخصیت‌هاست، اما تعدادی از دیالوگ‌ها در داستان‌های این مجموع حالت بازجویانه دارد و فاقد ارزش است. دیالوگ باید ساده و غافلگیرکننده و به مقدار کافی باشد.» او افزود: «اگر دیالوگ‌هایی که نقش برون‌ریز ذهن شخصیت را دارد به‌درستی شکل نگیرد، داستان ضعیف می‌شود، لذا دیالوگ‌های حرفه‌ای باید پینگ‌پنگی پیش برود تا سرعت داستان حفظ شود.»
مهدیه کوهی‌کار، نویسنده‌ی مجموعه‌داستان از مردهای تهران می‌ترسم، هم بیان کرد که من در نگارش داستان‌ها روایت اول‌شخص، که بیشترین همذات‌پنداری را در مخاطب ایجاد می‌کند، را مورد‌توجه قرار داده‌ام. حسینی ضمن تاکید به این مسئله که نباید در استفاده از این زاویه‌دید افراط شود، افزود: «زاویه‌دید اول‌شخص فریادگر تنهایی انسان مدرن است.» کوهی‌کار نیز گفت که: «بااین‌همه و علی‌رغم انتخاب این زاویه‌دید، تمام تلاش من در خلق شخصیت‌ها و دیالوگ‌ها این بوده که به جهان چندآوایی نزدیک شوم.» وی ادامه داد: «من سعی کرده‌‌ام تا در پایان روایت‌ها محبت و امید را رمز ماندن و ماندگاری قرار دهم.»
حسینی همچنین گفت: «نکته این است که همه‌ی ایده‌های جهان نوشته شده. بنابراین مخاطب چه چیز جدیدی درباب عشق، مهاجرت، جنگ و... می‌خواهد بشنود؟ ما از نویسنده می‌خوانیم تا با جهان‌بینی و دیدگاه او نسبت‌به ایده‌های مختلف و جهان پیرامونش آشنا شویم. توقع ما این است که نویسنده صاحب اندیشه باشد. بنابراین هر نویسنده‌ای سوگیری دارد، اما این سوگیری نباید به شکلی بخشنامه‌ای و انزجارآور به خورد مخاطب برود، بلکه باید پس پرده باشد تا مخاطب آن را کشف کند، اتفاقی که به‌نظر می‌آید در این مجموعه افتاده.»
در پایان نشست نقد و بررسی که به پرشس‌وپاسخ اختصاص داشت یکی از مخاطبین‌ پرسید: «چطور بنویسیم که اثر ماندگار شود؟ آیا نوشتن بدون سوگیری به این موضوع کمک می‌کند؟»
فرضی‌پور در پاسخ این سؤال چنین گفت: «همان‌طور که می‌دانید نویسنده‌ی این کتاب نگاهش به زن و مرد و همچنین موضوع فمینیست، نگاهی متفاوت است. با توجه به این‌که این داستان‌ها مابین سال‌های ۸۹ تا ۹۳ نوشته شده، می‌توان گفت که نویسنده در نقل روایت‌ها نگاهی جلوتر از زمان خود داشته و بدین‌ترتیب از موج اول و دوم فمینیست گذر کرده. بنابراین نویسنده در این مجموعه نگاه موج سومی و امروزی داشته، بدون این‌که بخواهد مردان داستان را زیر سؤال ببرد.» وی همچنین گفت: «مجموعه‌داستان از مردهای تهران می‌ترسم مجموعه‌ای است  که گرچه زنانه است، اما مرد ستیز نیست.»
این نشست به همت موسسه فرهنگی و هنری راوی برگزارشد.