به گزارش جهانی پرس، به لحاظ نابسامانی و غیر قابل پیش بینی بودن اقتصاد کشور و تاثیر آن در معیشت و امنیت روانی خانوادههای ایرانی ، اکنون مردم به عملکرد دولت چهاردهم چشم امید دوختهاند.
دولت آقای پزشکیان اگر بخواهد موفق شود باید بر اساس خواست ملت ، بدون فوت وقت و به طور جدی و مصمم اقداماتی را انجام دهد که به نظر من مواردی را که اشاره میکنم از موضوعات ضروری بلکه حیاتی به شمار میروند.
الف -- بخشی از اقدامات متصوره غالباً بدون صرف هزینههای مادی و صرفاً با اراده و قاطعیت دولت مستقر ، قابل انجام و البته نجاتبخش است به علاوه زمینه را برای اجرای سایر برنامه ها و ساماندهی بسیاری از بخشهای دیگر در اداره کشور فراهم میسازد .
ب - برخی از اقدامات رویکرد صرفه جو گرایانه دارد و از حیف و میل و هدر رفتن منابع ملی جلوگیری خواهد کرد ، گرچه به ظاهر ممکن است ابتدا تصور شود که انجام این گونه اقدامات مستلزم صرف هزینه های قابل توجهی است لیکن نتیجه و حاصل آن کاملا مقتصدانه و بهرهوری از منابع موجود را چندین برابر افزایش خواهد داد .
ج - مسئله بعدی چگونگی اجرای برنامه ۵ ساله هفتم و سیاستهای کلی و چشم انداز نظام جمهوری اسلامی در سالهای پیش رو میباشد .
د - شناسایی و بکارگیری سرمایههای بلا استفاده و برزمین مانده، جذب سرمایههای جدید داخلی و خارجی برای جبران عقب ماندگیها و رشد و توسعه اقتصادی کشور .
و - همزمان با اقدامات فوق ، به کارگیری دیپلماسی فعال و قوی، جهت رفع موانع ارتباطات سیاسی وسیع با جهان خارج و استفاده از مزایای تجارت جهانی و پیوند منافع ملی ایران با منافع ملی سایر کشورها خصوصا کشورهای همسایه ، گامی بلند در جهت توسعه پایدار و همه جانبه کشور به حساب می آید .
همانطوری که عرض کردم رئیس جمهور و دولت صرفاً با اراده و قاطعیت با هدف تغییر رفتار دولتمردان بر محور اخلاق و قانون ، ناگزیر بایستی بعضی از تصمیمات را اتخاذ و اقداماتی را به انجام برساند که نیاز به هیچ گونه هزینهای از سوی دولت ندارند
لازم به ذکر است که هدف از این سخن بر شمردن و توضیح ویژگیهای علمی و متداول مدیریت ، که برای صاحبنظران روشن و مبرهن است مطمح نظر نیست لیکن هدف از آنچه در این نوشتار به آن اشاره میشود نقاط آسییب پذیری در حوزه مدیریتهای امروزی کشور میباشد که پرداختن به آن ضرورت دارد
۱ - چاپلوسی : گرچه این صفت به عنوان یکی از رذائل اخلاقی در اسلام مزموم و ناپسند شناخته شده است لیکن امروزه متاسفانه در جامعه ما و خصوصاً در دوائر دولتی ریشه دوانده و افراد چاپلوس برای گرفتن مسئولیت و یا رسیدن به اهداف و مطامع خویش به انحاء مختلف از این شیوه استفاده می نمایند البته تشخیص این گونه عناصر کار دشواری نیست انسان عاقل با مراوده و مصاحبت با افراد میتواند شخصیتهای منطقی عالم و شجاع را از افراد چاپلوس تمیز میدهد لذا دولت افراد چاپلوس و دو چهره را باید از بدنه اصلی حاکمیت جدا کند و به عکس ، افراد منطقی ، شجاع ،منتقد ، و دارای فکر و اندیشه را در مسند امور بگمارد
۲ - لمپنیسم : بعضی از مدیران اساساً از نظر ژنتیک و توارث هوش و توان اعمال مدیریت عمومی را ندارند بدین معنا که توانایی عالی برقراری ارتباط موثر با سایرین در آنان پرورانده نشده است گرچه آموزههای محیطی میتواند در این زمینه کمک کند لیکن تا توان بالقوه برای مدیریت عمومی در وجود شخص نباشد تنها با یادگیریهای آموزشگاهی و محیطی نمیتواند به عنوان یک مدیر و رهبر کارآمد و موفق بدرخشد به علاوه تعدادی از آنان کوته نظر و جزئی نگرند و افقهای دوردست را تشخیص نمیدهند و تفکر استراتژیک ندارند یعنی نمیتوانند چالشها ، تهدیدها و فرصتهای پیش روی سازمان تحت مدیریت خود را و خصوصا رخدادهای آتیه مربوط به آن حوزه را تشخیص دهند
لذا با یک مصاحبه علمی نیز این گونه افراد قابل تشخیص هستند و نباید مدیریتهای امور را به آنان سپرد
۳ کوتوله پروری : گاهی مدیران مافوق به اشتباه به منظور اطاعت حداکثری مدیران فرودست خویش ، سعی در انتخاب افرادی دارند که در هر شرایطی و بدون در نظر گرفتن غبطه و مصلحت سازمانها و بدون توجه به نتایج مخرب تصمیمات و اقدامات آنان ، بله قربان گو هستند اینان عناصر کوتولهای هستند که برای حفظ موقعیت خویش فقط گوش به فرمان مافوق بوده و برای این منظور دست به هر اقدام دیگر غیر اخلاقی خواهند زد اگر بخواهیم در یک جمله این موضوع را معنا کنیم یعنی گماردن آدمهای کوچک در مسندهای بزرگ ، زیان اینگونه افراد به عنوان مدیر ، بسته به سطوح مدیریت ، جبران ناپذیر است لذا دور نگه داشتن این عناصر خود یک مدیریت قوی ، متبحر و حرفهای نیاز دارد
۴ - بیتجربگی یا کم تجربگی : معمولاً دیده شده است که به بهانه جوانگرایی و یا تحول در مدیریتها به یکباره فردی در جایگاهی قرار میگیرد که نیروهای انسانی موجود در آن سازمان از پذیرش ایشان سر باز میزنند . منظور از پذیرش ، وجود رضایتمندی در افراد زیر مجموعه از انتصاب فرد مورد نظر میباشد نه الزما اعتراض آنان ، کم سن و سال بودن ، غیر متخصص بودن ، خارج از بدنه سازمان مورد نظر بودن ، کهنسال بودن ، کم تجربگی و سایر ویژگیهای ظاهری و جسمانی از جمله مواردی هستند که در درجه اول مانع پذیرش فرد از سوی سازمان تحت تصدی میگردد و سپس زمینه را برای عدم همکاری پرسنل با وی ، عدم توفیق در روابط و اقدامات بین بخشی و فرابخشی و در نتیجه به طور کلی عدم توفیق مدیریت در سازمان را فراهم می آورد .
۵ - پاکدستی : هرچند این ویژگی قاعدتاً در سایر مولفههای مدیریت مستتر است لیکن چون این خصیصه یکی از موضوعات مهم و اساسی قابل طرح در مدیریتهای امروزی بوده و از نقاط آسیب پذیری این حوزه در این برهه از زمان به شمار میرود و چه بسا با وجود خصیصه پاکدستی در مدیران غالب ویژگیهایی را که برشمردیم تحصیل حاصل خواهد شد لذا پاک دستی به عنوان خودداری از ویژه خواری ، اختلاس ، فرصت طلبی و خویشتن داری از اعطای فرصتهای ویژه به اطرافیان در جامعه امروزی بسیار مورد توجه قرار گرفته است همانطوری که عرض کردم وجود این ویژگی در فرد مدیر بیشتر ضعفها در سایر مولفههای مدیریتی اشاره شده در این نوشتار را تحت تاثیر و البته مورد تصحیح قرار میدهد .
6 - قانون محوری مدیران : چنانچه قانون مبنا و اساس اقدامات قرار گیرد حتی اگر فرضا از قوانین ضعیفی هم برخوردار باشیم لیکن چون اجرای آن برای همه یکسان است موجبات دغدغه و نگرانی و اعتراض عموم قرار نمیگیرد اما اگر در برخی موارد قوانین را به سود خود تفسیر نماییم و یا به گونهای قانون را دور بزنیم آن وقت فرصت برای بروز رفتارهای نابهنجاری همانند سو ء استفاده ، باند بازی و ارتشاء در سازمانها فراهم میآید نتیجتاً حقوق بخشی از آحاد جامعه تضییع میگردد و سلامت جامعه را با خطر جدی مواجه خواهد ساخت .