به گزارش جهانی پرس- یوسف خاکیان – روزنامه نگار- اول از همه می خواهم از مصحح یا ویراستار محترم تقاضا کنم که به تیتر این نوشته دست نزند و آن را تغییر ندهند، نگارنده به عمد واژه (دستشویی) را به صورت «دَشّوری» نوشته، اصلا از قصد این کلمه را استفاده کرده ام، خاصه راجع به نوع فَرَنگی اش، حتما می دانید که منظور از دستشویی فرنگی چیست، همان که خیلی ها در خانه هایشان دارند و خیلی ها هم از نوع ایرانی اش استفاده می کنند، باید و نبایدی هم ندارد، برخی با نوع ایرانی اش راحتند و بعضی با نوع فرنگی اش، اصلا دکتر برای برخی افراد استفاده از ایرانی اش را ممنوع کرده و مسلما برخی افراد نیز حق استفاده از نوع فرنگی اش را ندارند، آدمی ست دیگر، گاهی کمردرد یا پادرد یا دل درد یا حتی بیماری های عجیب و غریبی مانند فلج مثانه می گیرد و مجبور می شود که بعد از یک عمر استفاده از دستشویی ایرانی، از یک زمانی به بعد از دستشویی فرنگی استفاده کند، اما چرا به جای واژه «دستشویی» از «دَشّوری» استفاده کرده ام، این هم برای خودش حکایتی دارد، جانم بگوید برایتان، مَنِ ذلیل مرده نگارنده بخت برگشته مدتی ست(بخوانید چیزی حدود 5 سال) به این بیماری آخری که در خطوط پیشین به نامش اشاره کردم، مبتلا شده ام (منظورم همان فلج مثانه است) به همین دلیل بالاجبار باید از دستشویی فرنگی استفاده کنم، به غیر من که به این درد بی در و پیکر گرفتار شده ام، خب خیلی های دیگر در این مملکت زندگی می کنند که به هر دلیلی مجبورند از دستشویی فرنگی استفاده کنند، آدمیزاد هم که تمام بیست و چهار ساعت شبانه روز را نمی تواند در خانه اش باشد که بتواند از دستشویی فرنگی داخل خانه استفاده کند، بالاخره بیرون می رود، این طرف، آن طرف و ممکن است در همان زمانی که از خانه بیرون است مجبور به استفاده از دستشویی باشد، این دقیقا همان دلیلی است که موجب شده نگارنده به جای کلمه «دستشویی» از واژه «دَشّوری» استفاده کند، تجربه کرده ام که می گویم ها، در بیش از نیمی از سرویس های بهداشتی که در سطح شهر وجود دارد، مکانی تحت عنوان «دستشویی فرنگی» اصلا وجود ندارد، آن سرویس هایی هم که دستشویی فرنگی دارند، دستشویی های فرنگی شان یا خراب است یا دربش قفل است و یا تبدیل به انبار شده، با این توصیف و تفسیر آن عده از افرادی که مجبور به استفاده از دستشویی فرنگی هستند لاجرم باید خودشان را نگه دارند تا زمانی که به خانه برسند و بتوانند از دستشویی داخل خانه استفاده کنند. خب سوالی که اینجا مطرح می شود این است که این آدمها مگر شهروند این مملکت نیستند؟ مگر مالیات نمی دهند؟ مگر عوارض شهرداری نمی دهند؟ مگر مال این مملکت نیستند؟ اگر پاسخ این سوالات منفی است که بگویید تا ما هم بدانیم تا با همدیگر جمع کنیم از این مملکت برویم آنجایی که رفاه وجود دارد (البته اگر دستشویی رفتن آن از نوع فرنگی اش جزء امکانات رفاهی محسوب می شود) اگر هم که پاسخ مثبت است که پس چرا شرایط پارک ها و اماکن عمومی که در سطح شهر وجود دارد اینهمه بی در و پیکر و هر کی به هر کی است؟