کد مطلب: ۳۵۴۹۵۸ | تاريخ: ۱۴۰۲/۱۲/۹ | ساعت: ۱۰ : ۳۸
به گزارش جهانی پرس، با دکتر علیرضا عمادی که با توجه به دغدغههای اجتماعیاش این روزها برای نامزدی در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ثبت نام کرده است گفت و گویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
چه شد که برای نامزدی در انتخابات مجلس ثبت نام کردید و مهمترین اهداف شما برای ورود به انتخابات چیست؟
قانونگذاری و نظارت وظیفه اصلی مجلس است . ما خیلی قوانین در این کشورداریم که کامل اجرا نمیشود،. در رابطه با حیطه سلامت اجتماعی و آسیبهای اجتماعی نیز قوانین خیلی قوی و جامعی داریم ولی هیچ کدام درست اجرا نمیشود. به عنوان مثال همین قانون حمایت از معلولین که سال ۹۶ تصویب شد؛ قانونی که نسبت به قبل خیلی جامعتر است ولی بازهم کامل اجرا نمیشود و گاه در قوانین آنقدر تبصره میآید که مفهوم قانون ۱۸۰ درجه تغییر می کند. درحال حاضر مددجوهای سازمان بهزیستی و کمیته امداد و مستمری بگیران که قسمتی از جامعه آسیبپذیر ما هستند به شدت تحت فشار قرار دارند و به حقشان نمیرسند و به فردی نیاز دارند که پیگیر کار و مطالباتشان باشد، با توجه به این موضوع و با سوابقی که داشتم تصمیم گرفتم به میدان بیایم شاید بتوانم از این طریق کمکی به مردم کشورم بکنم.
چقدر با نیازها و شرایط موجود آشنا هستید؟ بسیاری از افراد کم برخوردار در کشور هستند که نیازمند تصمیمات درست برای رفع مشکلاتشان هستند، چقدر آشنایی دارید با مشکلات این افراد و چه برنامه هایی در مجلس بعد باید پیش بینی شود؟
من علاوه بر این که پزشک هستم سوابق زیادی در فعالیت های اجرایی دارم و عمده هدف من کمک به قشر آسیب پذیر جامعه است. باید بگویم درست است که عمده مشکلات فعلی مردم ما مسائل اقتصادی است ولی نگاه من تنها به مسائل اقتصادی نیست. چون من متخصص امور اقتصادی نیستم. من بیشتر در حوزه سلامت و فعالیتهای اجتماعی و توان بخشی معلولیتها کار کردهام.
به نظر من اول باید حال مردم را خوب کنیم. حال مردممان خوب نیست؛ جامعه از خانواده ساخته میشود و وقتی افراد در خانه و محل کار حال خوبی نداشته باشند، میزان آسیبهای روحی روانی در جامعه بالا میرود که نیاز است روی این موضوع کار بشود. جامعهای که به طبع آسیبپذیر است و از نظر اقتصادی نیز دچار فقر باشد دچار مشکلات و آسیب بیشتری میشود. وظیفه قانونی مجلس و دولت است که ابتدا این مسائل را حل کند. من اقتصاددان نیستم ولی میگویم باید رونق اقتصادی ایجاد بشود و به قشر آسیبپذیر جامعه رسیدگی شود؛ حداقل نسبت به نیازهای روزمرهشان، حداقل امنیت غذایی داشته باشند یک زنجیره غذایی خوب با کالری لازم دریافت کنند. من نمیگویم همه عالی زندگی کنند ولی ما باید بتوانیم حداقلها را در جامعه ایجاد کنیم. وقتی متوسط هزینه زندگی در تهران ۳۰ میلیون تومان است و یک کارگر ساده ۱۰ میلیون دریافتی دارد بیتردید به مشکل برمیخورد و از نظر روحی روانی به هم میریزد و موجب میشود اول خانواده و بعد جامعه دچار مشکل شود. امید زندگی وامید به آینده دربین مردم ما کم شده و ما نیاز داریم روی این موضوع کار کنیم و فرهنگ اجتماعی جامعهمان را بالا ببریم. متأسفانه روی این مسائل در طی این چند سال خوب کار نشده است. در یک دوره از مجلس فقط با دید سیاسی جلو رفتند در یک دوره دیگر فقط با دید اقتصادی جلو رفتند ولی به جایی نرسیدیم، این موارد باید همه با هم مثل زنجیره پیش بروند تا ثمربخش باشند.
مهم ترین دغدغه های مردم را در شرایط کنونی چه می دانید؟ راه برون رفت از این مشکلات چیست؟
هرچند دغدغه اولیه مردم مسائل اقتصادی است ولی باید روی مسائل فرهنگ اجتماعی و سلامت اجتماعی هم کار کرد. شعار انتخابانی من این است: «نگاهی به آینده برای زندگی بهتر»؛ معتقدم برای بهتر زیستن نیاز داریم ساختار را درست کنیم، آموزش صحیح داشته باشیم که همه اینها یک کار گروهی و تیمی است. ضعف جامعه ما الان آسیبهای اجتماعی است درحالی که ما برای همه این مشکلات قانون داریم ولی درست انجام نمیشود، چون که هر قانونی ده نفر مجری دارد که فکر میکنند کارشان را درست انجام میدهند ولی یک نگاشت نهادی و تقسیمبندی درست وجود ندارد که پیگیری کند. شهرداری، بهزیستی، وزارت کشور، فرمانداریها و... همه دارند کار میکنند، صدا و سیما هم وظیفه دارد پوشش بدهد ولی هیچ کدام به عنوانیه تیم کار نمیکنند.
تعریفی که در جامعه از سلامت داریم این است که هرکسی چهار ستون بدنش سالم باشد سلامت است در حالی که سلامت از نظر سازمان بهداشت جهانی به معنی رفاه کامل جسمی حرکتی، روحی روانی، اجتماعی و اقتصادی فرد است. ما کداممان این سلامت را داریم؟ بهبود این شرایط یک کار تیمی بزرگ است من فکر میکنم شاید بتوانم در این حیطه مثمر ثمرباشم و با کمک و همدلی همکاران، اندیشمندان و دانشگاهیان ارائه دهنده طرح و راهکار باشیم ؛ همین حالا هم در سازمان بهزیستی با دوستان و همکارانی که در طرح و برنامهریزی سازمان فعالیت می کنند درباره این مسائل همفکری می کنیم . همه چیز را نمیشود یک روزه درست کرد ولی به هرحال برای ایجاد یک تغییر در بینش، فرهنگ و رفاه اجتماعی باید تلاش کرد.
برنامه های شما برای ایجاد عدالت اجتماعی در جامعه چیست؟
به نظر من مهم ترین موضوع در این راستا، اجرای قانون نظام هماهنگ حقوق و دستمزد است. اختلاف حکمهای حقوقهای ادارات خیلی زیاد است به عنوان نمونه در سازمان بهزیستی و خیلی از ادارات دیگر این اختلاف به وضوح مشاهده می شود . علیرغم اینکه چند سال است قانون یکسانسازی نظام هماهنگی حقوق و دستمزد مصوب شده ولی اجرای کامل نشده است که باید یکسان سازی انجام شده و شرایط حقوق و دستمزد کلیه کارکنان کشوری و لشکری، کارگران، بازنشستگان و مستمری بگیران با شرایط تورم جامعه پیش برود که افراد حس نکنند هر سال نسبت به سال قبل پسگرد داشته اند .وقتی که رفاه جامعه وکارمند و کارگر بهتر بشود بالطبع باعث رونق اقتصادی نیز می شود. وقتی مردم بتوانند هزینه کنند؛ اقتصاد خرد و کلان هم راه می افتد .
چه کاری هست که فکر می کنید اگر در مجلس بعد انجام شود می تواند مهمترین دستاورد مجلس باشد؟
به طور کلی مهمترین کارمجلس این است که همراه مردم باشند. خیلی جاها مسائل حزبی و جناحی باعث میشود که منفعل عمل کنند و تصمیمهای قاطعی نگیرند. درست است که مجلس خیلی جاها باید همراه با دولت باشد ولی قرار نیست که منتقد دولت نباشد. مجلس نماینده مردم است و حق دارد سؤال کند و جواب بخواهد من حس میکنم مجلس یازدهم یک مقدار منفعل بود و توقع دارم مجلس بعدی قاطعتر پیگیر خواستهها و نیازهای روزمره مردم باشد. هم سیستم اقتصاد کلان را ببیند و برنامههای چند ساله داشته باشد و هم به مسائل سلامت جامعه رسیدگی کند. من اگر بخواهم هدف خودم را بگویم این است که بایست دبیر خانه سلامت اجتماعی مقتدر و سازمان اورژانس اجتماعی در ایران تشکیل شود. اورژانس اجتماعی داریم ولی با شرایطی که جامعه دارد، باید مثل اورژانس پزشکی نهادینه بشود و قویتر عمل کند.
به نظر شما در برنامه ریزی و تصمیم گیری ها چقدر باید نظر و منافع مردم را در نظر گرفت؟ و چقدر خود را وفادار به رای مردم میدانید؟این وظیفه همه ماست که به فکر ملت و کشور خود باشیم .اگر دقت کنید عمده بیانات مقام معظم رهبری نیزدرباره رسیدگی به مردم و شرایط آنها است و این امر بایستی مدنظر همه مسئولان قرارگیرد. اینجانب به عنوان فردی که همیشه همراه و کنار مردم کشورم بوده ام سعی کرده ام به این اصل وفادار بمانم.
من در مسئولیت های قبلیام نیز همیشه سعی کرده ام نسبت به احقاق حقوق هموطنانم اهتمام ورزیده و همیشه در سمت مردم ایستاده و اگر جایی شاهد تضییع حقی از مردم بودم ساکت نماندم.همواره در مقابل تمام جریان هایی که به جامعه هدف و اقشار محروم ما آسیب میزدند ایستادهام و مبارزه کرده ام ودر هر شرایطی و حتی تهدیدی هم که بوده از حق مردم دفاع کردهام چون باور دارم این تکلیف و وظیفه من است. من تکلیفم را انجام میدهم که حقی به گردنم نباشد. مردم اولویت هستند، ما هر چه داریم از مردم است و نباید جدا از مردم باشیم. من خودم را عضوی از جامعه میدانم، جامعه وقتی بیمارباشد من هم بیمارم و وقتی خوشحال باشد من هم خوشحالم، بنابراین اصل مردم هستند. متأسفانه الان چند سالی است حس میکنیم مردم دارند فراموش میشوند و متأسفانه بعضی اوقات فقط یک قشر خاص دیده میشوند و علیرغم همه شعارهای تبلیغاتی انتخاباتی مردم آنگونه که شایسته است دیده نشده اند. مردمی که علیرغم همه مشکلاتی که دارند بسیار خوب و شریف هستند، نظام و انقلاب را هم دوست دارند و باید به این مردم رسیدگی کرد و امکانات بهتری داد تا آرامش به جامعه بازگردد.