کد مطلب: ۳۵۹۵۱۷ | تاريخ: ۱۴۰۳/۲/۱۳ | ساعت: ۱۰ : ۵۳
به گزارش جهانی پرس از صدا و سیما، برنامه صف اول شبکه خبر میزبان آقای رضامراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش با موضوع آموزش و پرورش از اجرای سند تحول تا تقویت معاونت پرورشی بود.
سوال: خود شما چند سال معلمی کردید؟
صحرایی: من سال ۱۳۷۰ دانش آموز معلم شدم، آن زمان یک دانشسراهای معلم بود که از پایه نهم بچهها میرفتند معلم میشدند و پایه یازدهم، معلم روستا شدم.
سوال: کدام منطقه؟
صحرایی: در شهر نورآباد دلفان استان لرستان شهر زادگاه من، بعد دوباره امتحان کنکور دادم دبیری زبان قبول شدم، ۴ سال بعد سال ۷۹ دبیر زبان انگلیسی شدم در روستای گودین شهرستان کنگاور استان کرمانشاه و تا پایان دوره معلمی هم که بعد بیایم تهران آنجا بودم، البته آن روستا الان شهر شده است.
سوال: زبان فقط درس میدادید؟
صحرایی: بله من فقط زبان انگلیسی درس میدادم، چون خودم همزمان درس میخواندم همزمان در دانشگاه، هم درس میدادم هم درس میخواندم، سال ۸۶ از آموزش و پرورش رفتم آموزش عالی و از آن موقع هم در آموزش عالی باز هم معلمی دارم.
سوال: از معلمهای سختگیر بودید یا با دانش آموزان تان رفیق بودید؟
صحرایی: من فکر میکنم که سبکم کیش مهر بود با همه دانش آموزانم، بسیاری از آنها الان از افراد ارشد کشور هستند.
سوال: با آنها ارتباط دارید؟
صحرایی: بله با آنها ارتباط دارم. مدیر هستند مدیران برجسته هستند چه در بخش دولتی و چه غیر دولتی، عموما درباره من میگویند که سخت گیری توام با مهربانی داشتم، منطق داشتم.
سوال: پس سختگیر هم بودید ولی به اقتضای خودش ...
صحرایی: بله بالاخره کار را باید درست انجام داد، یک جایی از وظایف معلم مهربانی و مهرورزی است جای دیگری هم سختگیری برای پیشرفت بچهها است.
سوال: چه تعداد از دانش آموزان شما زبان را مسلط شدند که الان بتوانند صحبت کنند؟
صحرایی: واقع بین اگر باشیم، چون بحث از این جا شروع شد، بچهها در مدرسه زبان را خوب یاد نمیگیرند، ما باید تغییر اساسی بدهیم و دنبال آن هم هستیم. چون که ما در مدرسه محیط زبان آموزی شکل نمیدهیم یعنی اساسا شکل نمیگیرد، تفاوت موسسه با مدرسه هم در همین است در موسسهها محیط زبان آموزی شکل میگیرد بچهها میتوانند با هم حرف میزنند و همه دارند یک کار انجام میدهند، چند ساعت در هفته مدرسه میروند زبان یاد میگیرند، وقتی دو ساعت یا سه ساعت در هفته است این مدل را قطره چکانی میگویند، در این مدل فرق نمیکند حتی اگر در آن کشور صاحب آن زبان هم باشید فقط در آن سه ساعت ارتباط با زبان داشته باشید و ساعات دیگر ارتباط نداشته باشید زبان را یاد نمیگیرید.
الان بچهها خیلی متفاوت هستند الان بچهها محیط مدرسه را با بیرون پیوند زدند، فضای مجازی و رسانههای دیگر در اختیارشان است یادگیری شان بسیار بالا است کتاب هایشان بسیار غنی شده، من کتابهایی که خودم بعنوان محصل درس میخواندم وقتی دبیر شدم، بعنوان دبیر درس شان را میدادم، بعدا دخترم به سن دبیرستان رسید همان کتابها را میخواند، ولی خوشبختانه در دهه اخیر خیلی تغییرات ایجاد شده، بهتر شده است.
سوال: بپردازیم به مناسبت روز معلم و البته دیداری که شما امروز با رهبر معظم انقلاب داشتید، یکی از کلیدیترین نکاتی که ایشان مطرح کردند که البته در حال گله بود از اجرای سند تحول بود که گفتند گویی در صندوقی گذاشته شده ولی در دوره شما و دولت سیزدهم این بازنگری شد درست است؟
صحرایی: دولت سیزدهم دو تا اتفاق را رقم زد، نخست این که مرگ ۲۰۳۰ را رسما اجرا کرد، هنوز هم بودند کسانی که به ۲۰۳۰ اعتقاد داشتند حتی در بدنه، بالاخره ۲۰۳۰ بعنوان یک رویکرد در بخشی از دولت پیشین وجود داشت واقعا، در وزارت آموزش و پرورش دفتر داشته، ردیف بودجه داشته، ما برای سند تحول بنیادین ردیف بودجه نداشتیم ولی برای ۲۰۳۰ داشتیم که حتی اگر یادتان باشد یک وقتی بعد از تذکرات رهبر معظم انقلاب دوباره در بودجه رفته بود مجلس، مجلسیها خیلی اعتراض کردند، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد عذرخواهی میکنیم این از لابه لای کار کارشناسی رد شده است و این واقعیتی بود ولی دورهای از دولت پیشین هم بود این را باید صادقانه اذعان کنیم بالاخره ما معلمها، معلم جامعه ایم باید منصف باشیم بخشی از وزرای پیشین به سند تحول بنیادین اعتقاد داشتند جدی هم کار کردند ولی ۲۰۳۰ از بین نرفت تا دولت آقای رئیسی، واقعیت را بخواهید من همین الان با جرات نمیتوانم بگویم کامل از بین رفته، یعنی در لایههای آموزش و پرورش ممکن است کسی نباشد که به این اعتقاد داشته است.
سوال: منظورتان از اعتقاد، یعنی اجرا میشود؟
صحرایی: نه اعتقادشان است و در بدنه اجرایی به طور قطع مرگ ۲۰۳۰ در دولت آیت الله رئیسی رقم خورد.
سوال: اگر بپرسند ۲۰۳۰ چیست؟
صحرایی: ۲۰۳۰ یک سند تحول آموزشی بود که از دیگر بیرون به ما دیکته شده بود.
سوال: چه چیز آن نگران کننده بود؟
صحرایی: تقریبا همه چیز آن، در ۲۰۳۰ حرف این بود که حرفهای خوبی هم در آن ۲۰۳۰ وجود داشت نه این که نداشت، بالاخره بخشی از مسائل آموزشی عمومی است این که کیفیت آموزش بالا برود، این که اداره ها آموزشی باشد همه قبول داریم، فرق نمیکند اینها اصول است و در همه جا وجود دارد، دو حرف در ۲۰۳۰ مدنظر بود یکی آنکه چرا وقتی مستند داریم رفتیم از بیرون سند گرفتیم یعنی خودکمتر بینی داشتیم، چرا این کار را کردیم مگر ما سند نداشتیم؟ مگر آن خوبیهایی که آنها میگفتند در سند خودمان نبود؟ آن دوستانی که بعضا دفاع میکردند، در برابر این سوال که آیا اینهایی که میگویید در سند خودمان هست؟ چرا هست، حتی برخی از آنها میگفتند اصلا اجرای ۲۰۳۰ میتواند تقویت کننده سند تحول هم باشد، از آن جهت که ما آن چیزهایی را از ۲۰۳۰ انتخاب میکردیم که در سند تحول وجود داشته، این حرف به نظر به لحاظ عقلی میگفتند کار خوبی است و چرا اشکال دارد؟ چیزی که در ۲۰۳۰ بوده خودمان هم قبول داریم اجرایش میکنیم، حرف این بود که چرا این تمدن بزرگ چرا باید از دیگران بگیریم، ما داریم ما به آنها بدهیم، مگر نمیگویید همه این حرفهای خوب در سند تحول است؟ سند تحول خودمان را اجرا کنیم چرا برای آنها را اجرا کردیم؟
نکته دوم اینکه واقعا بعضی چیزهایش با فرهنگ ما سازگاری نداشت مثلا ما میگوییم عدالت جنسیتی، آنها میگویند برابری جنسیتی؛ ظرافت در واژهها را دقت بکنیم میبینیم که اصلا فرهنگ ما را نشناختند، فرهنگ ایران بزرگ، سرزمین گهربار با این تاریخ سترگ، با این خرده فرهنگهایی که هر کدام شان هزاران سال سابقه دارند نمیشود اینها را نادیده گرفت و از بیرون دریافت کرد، لذا اتفاقی که افتاد در این دولت و آن را متمایز کرد تمرکز بود، تمرکز جوهره استراتژی است، ایستاد و گفت سند تحول بنیادین، هر چیز خوب دیگری، هر جایی هست اگر در سند هست همه اینها کنار بروند.
سوال: این که سند تحول تا به حال اجرا نشده و باعث گله مندی هم شده شما دلیل اصلی آن را وجود ۲۰۳۰ میدانید؟
صحرایی: نه دو سه مطلب است، حضرت آقا در بافت امروز قدردانی کردند از این که این دولت سندش را برداشته و به پیشتر اشاره کردند که فرمودند در یک دورهای سند داخل کشو گذاشته شد، تمام بیان و فرمایش ایشان قدردانی از این دولت بود شتاب تحول در اجرای سند و این کاملا مشهود بود لذا این در کشو نهاده شدن سند در یک زمانی، مربوط به همان گلایه سالهای پیشین ایشان بود و این که حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب صراحتا فرمودند که هر بخشی از نکاتی که ما گفته بودیم الان اجرا شده و این دارد اجرا میشود، نکته مهم دیگری که باز شایسته توجه هست غیر از این که این دولت رسما مرگ ۲۰۳۰ را رقم زد و کامل دیگر این از جریان برنامه ریزی کشور هم در سازمان برنامه و بودجه، هم در سازمان ما یعنی وزارت آموزش و پرورش، هم در لایههای ما کامل از بین رفت.
نکته دیگر که حقیقتا باید به آن توجه کرد این است که این دولت بهار سند را هم رقم زد یعنی آن را فقط کنار نگذاشت اتفاقهایی که در این دولت درباره سند تحول افتاد به گواه کسانی که این سند را خوب میشناسند بی سابقه است.
سوال: الان چقدر از آن اجرا میشود و در چه مرحلهای است؟
صحرایی: سند یک منظومه کامل است، سند دنبال وقوع حیات طیبه است، این چیزی نیست که بگوییم این تکه از آن اگر انجام شود کل آن انجام شده، مثلا اگر یک تکه دیگرش را دست بگیریم دو سال دیگر تمام میشود، یک پیکره یکپارچه بسیار منسجم دارد نظریه تعلیم تربیتی ما است، این هر روز باید اجرا شود اجرای این تمام نمیشود، مهم این است که همه آن با هم اجرا شود، یک گلایه از فرمایش حضرت آقا در سالهای پیشین که قابل استنباط است، این است که شما کل سند را باید اجرا کنید.
سوال: تا آن زمان خیلی فاصله داریم؟ که کل آن با هم اجرا بشود؟
صحرایی: بله، فاصله داریم، دلیل آن چیست که فاصله داریم، این است که سندی به این مهمی باید نقشه راه میداشت، حضرت آقا چندین بار فرمودند سال گذشته که بنده ۱۲ اردیبهشت با همکارانم خدمت ایشان رفته بودیم ایشان فرموده بودند این سند نقشه میخواهد، نقشهای که دقیق و روشن معلوم کند ما کجا داریم میرویم؟ قابل اندازه گیری باشد، چه زمانی انشاالله کل سند با هم اجرا میشود؟ این مسئله است.
آن زمانی که کل سند با هم اجرا شود، آن زمان تازه ما باید منتظر آثار کل سند در همین مدرسهها باشیم. نقشه راه میخواست، الحمدالله در این دولت نقشه راه آن نوشته شد، کار پیچیدهای بود، من همین جا یک نکته دیگر هم از باب معلمانگی خودم و معلمانگی این گفتگو باید عرض کنم، پیشتر هم نقشه نوشته شده بود ما در اسناد یک نقشه از سال ۹۳ پیدا کردیم که در داخل خود آموزش و پرورش تهیه شده بود، یک نقشه از سال ۹۷ پیدا کردیم، که آن هم در داخل آموزش و پرورش نوشته شده بود، مسئله این بود که این نقشهها از داخل اتاق وزیر و وزارتخانه متاسفانه بیرون نرفته بودند، دلایل آن دو دسته بود، یک دسته دلایل دورنی، یک دسته دلایل بیرونی، دلیل درونی این بود که به نقطه تمرکز تبدیل نشد، بالاخره یک نقشه رقیب کنار دستش بود، یک رقیب آنجا بو دکه نمیگذاشت این دیده شود، این دلیل کمی نبود، این که رفت در کشو یعنی روی میز وزیر هست و کنارش هست ولی در کشو است، نه روی میز.
دلیل دوم این که در اجرای این سند یک ائتلاف ملی برای ائتلای تعلیم و تربیت نیاز است، اساسا آموزش و پرورش کمر بسته و محور اجرای سند است نه مجری همه آن، فصل نگاشت نهادی سند میگوید، همه دستگاهها به ویژه رسانه ملی موظف هستند در اجرای این سند چه کارهایی بکنند و وزیر آموزش و پرورش موظف است که هر سال به شورای عالی انقلاب فرهنگی گزارش بدهد که کردند یا نکردند، هیچ وزیری طبق اطلاعات بنده در شورای عالی انقلاب فرهنگی گزارشی ارائه نکرده بود اولین گزارش را بنده در اوایل اسفندماه ارائه کردم، دلیل آن چه بود؟ دلیل این بود که نقشه کشیده نشده بود که همه تکلیف شان معلوم بشود بر اساس آن تکلیف بیایند و پاسخ بدهند و دیگر این که این نقشه در جای معتبری تصویب نشده بود که آنجا هم کمک کند به آموزش و پرورش.
سوال: مصوبه کجا بوده؟
صحرایی: مصوبه داخل خود وزارتخانه، یعنی وزیر و دوستانش نشستند، کار شایستهای بوده در داخل خودش در داخل وزارتخانه، ما این کار را نکردیم، ما نقشه را بردیم به مبدا آن، مبدا سند، مبدا سند شورای عالی انقلاب فرهنگی است، شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۵ جلسه در طول چند سال وقت گذاشته تا سند را تصویب کرده، من نقشه را بردم در شورای عالی انقلاب فرهنگی و در شورای عالی فرهنگی گفتم شما نقشه را تصویب کنید وقتی شما تصویب کنید تکلیف میشود برای همه کسانی که باید به اموزش کمک کنند، آن وقت تکلیف همه روشن میشود همه هم با این نقشه میروند سازمان اداری استخدامی میروند سازمان برنامه و بودجه و سازمانهایی که پشتیبان هستند که آقا من تکلیف دارم، برای اجرای تکلیفم بودجه میخواهم، در نتیجه نقشه میشود ائتلاف ملی. میشود جریان ملی برای احیای نظام فرهنگی کشور، این اتفاق خوشبختانه افتاد.
سوال: شما فرمودید فاصله زیاد داریم تا اجرای کامل آن ولی برآورد زمانی میتوانید به ما بدهید که چند سال زمان داریم تا به اجرای کامل آن برسیم؟ اگر با همین روند پیش برویم.
صحرایی: در این نقشه که شروع کرده ایم این نقشه چند تا ویژگی دارد ویژگی نخست آن این است که شاخص و برنامه سالانه دارد، ما مبتنی بر وضع موجودمان که الان چقدر بودجه در کشور هست؟ ما چه امکاناتی داریم؟ چه انتظاراتی از ما میرود از ۱۴۰۳ تا ۱۴۱۲ را شاخص گذاری کردیم در قالب یک برنامه کاملا ملی، قبل از آن یک نکتهای را عرض کنم، در کل دولت یازدهم و دوازدهم، نقشه در قالب ۶ زیر نظام برنامه ریزی شده بود این زیرنظامها، زیرنظامهای دقیقی هستند و در شورای عالی آموزش و پرورش همه آن زیر نظامات تصویب شده بودند و به امضای رئیس جمهور محترم وقت هم بعنوان رئیس شورای عالی آموزش و پرورش رسیده بود. سند یک چند تا هدف کلان دارد، چند تا هدف عملیاتی دارد که مجموع این هدفهای کلان و عملیاتی ۲۳ تا است و ۱۳۲ تا راهکار هم دارد، این مجموعهی ۲۳ هدف و ۱۳۲ راهکار شده بود ۶ زیرنظام و ۴۵۸ تا برنامه؛ یکی از مشکلات اجرا نشدن آن این بود که بالاخره وقتی خانهای که ۴۵۸ تا پنجره دارد از کجای آن داخل بروید؟ ۴۵۸ تا در را که نمیشود با هم داخل رفت، اولویت بندی دیگر خودش در داخل خودش نداشت.
البته صادقانه اذعان میکنم که نقشه راه نوشته شده مبتنی بر این زیرنظامها به کار خودش ادامه داده یعنیای بسا تولید این زیرنظامها مقدمهای برای نوشتن یک نقشه خوب هم بوده، نباید آن تلاشها را نادیده گرفت، کاری که ما کردیم، ما به یکی از وزرای پیشین که بیشترین نقش را در تهیه این زیرنظامها داشته من از خود ایشان پرسیدم، در مورد این زیرنظامها من به شما عرض بکنم در مورد نقشه، بنده با یکایک وزرایی که بعد از تصویب سند تحول بنیادین به مقام وزارت رسیده بودند مشورت کردم در حدی که وقت داشتند خیلی کمک کرد، دیدگاههای آنها به من، چرا نتوانستند اجرا کنند؟ در یکایک شان اراده بر اجرای این سند را در خود شخص وزیر من دیدم ولی محیط و شرایط و دولتی که همه با هم بخواهند سخت است.
من این جمله را حتما تکمیل بکنم اینها را که خواندیم دیدیم که از همین وزیری که بیشترین نقش را در تعداد آن زیرنظامها داشته و ۵ زیر نظام آن با امضای آن است و خیلی دقیق تهیه شده بود گفتم شما چرا نتوانستید اجرا کنید؟ ایشان فرمودند که، چون برنامهای بود نتوانستم پروژه اش کنم و فرصت نشد، معلوم بود که اراده اش بر این بوده که بعد از این ۴۵۸ برنامه را به تعدادی پروژه تبدیل کند که کار پیش برود، حالا ما چه کردیم که اقبال این کار را ملت شریف ایران شما باید به رئیس دولت انتصاب بدهید، رئیس دولت وقتی میگوید باید بشود، کل بدنه دیگر میآیند، ولی وقتی وزیر آموزش و پرورش بگوید بشود، زورش به اندازه خودش فقط میرسد، من امروز خوشبختی ام این است که وزیر دولتی هستم که خود رئیس دولت میگوید سند تحول بنیادین، حالا شما چه کردی؟ ایشان اول آمد و گفت که، در دوره من هم نبوده در دوره برادر ارجمند ما آقای دکتر نوری بوده، فرمود یک شورای پشتیبان برای اجرای سند تشکیل بشود معاون اول هم رئیس آن بشود، رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس سازمان اداری و استخدامی این دو تا خیلی مهم هستند در اجرای نقشه، این دو تا هم باشند وزیر آموزش و پرورش هم باشد، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش باشد، سه عضو دیگر و یا بیشتر که به اقتضای موضوع هم باشد، بنشینید نقشه را اجرایی کنید.
ما خدمت آقای دکتر مخبر رفتیم از ایشان واقعا تشکر میکنم، بالاخره ایشان به معنایی فرمانده اقتصادی دولت است، ایشان تا الان دو جلسه مهم برای این موضوع گذاشته، ما ۷ پروژه پیشران ملی را تعریف کردیم، پیشرانهای ملی بدون کمک همه دستگاهها اجرا نمیشود، این ۷ تا تصویب شد، یکی از مهمترینهای آن آیین نامه شد و به دولت آمد و اولین آیین نامه منبعث از سند تحول بنیادین در همین دولت تحت عنوان آیین نامه توسعه و تقویت مهارتهای دانش آموزان مهارت آموزی دانش آموزی تصویب شد، در این آیین نامه همه تکلیف پیدا کردند، وزارت کار، کشور، کشاورزی، علوم، صمت، تعاون، ورزش، میراث فرهنگی و گردشگری، صدا و سیما، محیط زیست، هر کدام تکلیفی دارند در این موضوع انجام بدهند.
یک مجوز قانونی فوق العاده به ما داده شده، ۲۵۰۰ تا از هنرستان هایمان تولیدی و کارآفرین میشوند، ما هنرستان هایمان آموزشی اند، کد اقتصادی ندارند، ولی من هنرستان دارم ۶۰۰ هکتار است، هنرستان دارم ۴۰۰ هکتار است، هنرستان دارم ۵۰۰ هکتار است، هنرستان دارم بچهها اگر کد اقتصادی داشته باشد درآمد برایشان تولید میشود، من در استان گلستان میانگین درآمد دانش آموزان هنرستانی ام ۴ تا ۵ میلیون تومان است الان، اگر این کد اقتصادی بگیرد چه اتفاقی میافتد؟
کار دوم این نقشه راه ما است، ما آن ۴۵۸ برنامه را به ۱۷۵ پروژه تبدیل کردیم، پروژهها را اولویت بندی کردیم، اولویت سه ستاره، دو ستاره و تک ستاره، شاخص زمانی به آنها دادیم شاخص هایمان هم ۵ ویژگی دارد اولا مشخص اند، دوما سنجش پذیرند، سوما دست یافتنی هستند، چهارما منطقی هستند و پنجم زمان بندی شده هستند، این پروژهها به این صورت تعریف شدند و الان نقشه به تصویب شورای عالی رسیده شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه بعدی ماده واحده اش را هم که تصویب کند، آن وقت تمام دستگاههای کشور طبق این نقشه باید پاسخگو باشند، آن وقت سازمان اداری و استخدامی که سازمان سنجش کننده اجرای این طور اسناد است، نقش این سازمان فکر میکنیم فقط اداری و استخدامی است، اتفاقا اداری و استخدامی یکی از نقشهای چند کاره اش است یک نقش مهم آن این است که عملکرد دستگاهها را در اجرای قوانین تحولی سنجش میکند، الان سازمان اداری و استخدامی این تصویب بشود او دیگر میآید میگوید مثلا صدا و سیما شما چه کار کردید؟ وزارت کار، وزارت ... یک ریل قرار میگیرد و انشاالله تغییرات مکرر وزیر هم دیگر تاثیری در آن نمیدهد، چون قانون میشود.
سوال: شما سال گذشته وعده دادید که کتابهای سال تحصیلی آینده تغییراتش انجام بشود، چقدر این وعده الان محقق شده؟
صحرایی: شروع شده، متناسب با گزارش شما هم توضیح بدهم، اولا این موضوع مهارت آموزی چند تغییر جدی را الحمدالله متناسب با آن ما دنبال کردیم که گزارش آن را به شما و ملت شریف ایران میدهم، امروز ۳۹ و ۸ دهم دانش آموزان متوسطه دوم رفتند هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای و در برنامه هفتم گفتیم در ۵ سال آینده باید این را بکنیم ۵۰ درصد، بنابراین مدرسه میشود دالان زندگی نه دالان دانشگاه که آن هم البته در جای خودش مهم است.
نکته دوم همانطور که اشاره کردم هر دانش آموز متوسطه یک مهارت در قالب همین آیین نامه اجرایی توسعه و تقویت مهارت آموزی دانش آموزان در هیئت دولت تصویب شد، تصویب در هیئت دولت یعنی ائتلاف ملی، نکته سوم آمایش رشتههای فنی و حرفهای متناسب با نیاز بازار کار و متناسب با آینده است، این هم برنامه تفسیرش انجام شد از اول مهر تغییرات آن انشاالله شروع میشود، نکته چهام همه بحث برنامه درسی و کتابهای ما است، موضوع کتاب درسی امر پیچیدهای است، بسیار پیچیده است، اولا کلا در مورد تعلیم و تربیت یک نکتهای عرض بکنم از منظر فلاسفه میگویند دو چیز جزء امور پیچیده و بسیار غامض است یک حکمرانی، دیگری تربیت و بین این دو تا تربیت از حکمرانی بسیار دشوارتر است، لکن امر ممتنعی هم تلقی میشود هر کسی فکر میکند اگر این کار انجام بدهیم پس چه میشود، ما هم باید در پیکره ملی تصمیم بگیریم مقتضیات متعددی را باید مورد توجه قرار بدهیم، آن چیزی که الان آغاز شده، چارچوب شایستگیهای پایه عمومی، طراحی شد و از این به بعد راهنمای برنامه درسها هم بر مبنای آنها اصلاح شد حالا نوبت اصلاح کتابها است، یعنی ما چارچوب میخواستیم این را نداشتیم.
باورپذیر نیست واقعا از نظر من معلم و در حقیقت دانش آموز حوزه برنامه ریزی درسی در تراز خودم حتی بیشتر من در حوزه برنامه ریزی درسی و برنامه ریزی آموزشی و تدوین کار کردم ولی به طور عمومی که ما پیش از این که چارچوب بنویسیم کتاب تغییر بدهیم، مثل این میماند شما بدون نقشه ساختمان بنا کنید الان چارچوب نوشته شد، راهنمای درسها بر مبنای چارچوب اصلا شد حالا نوبت اصلاح کتابهای درسی است، با رویکرد اعتبارسنجی در مدارس کتابهای کلاس اول ابتدایی اصلاحات در گزیدهای مدرسهها، اینها احتیاط دارد ما نمیتوانیم بی گدار به آب بزنیم، امسال اجرا شده، نتیجه اجرای آزمایشی امسال در مدرسه ابتدایی بعد انشاالله به طور گسترده در کلیه پایهها انشاالله شروع میشود، نکتهای که مهم است آن چارچوبی است که انتخاب شده که این چارچوب ما را به کجا میبرد؟ مبنای این چارچوب چیست؟ تفکر و تعقل است، هویت اسلامی ایرانی است، خودشناسی است، خویشتن بانی و خودباوری و اینها است، موضوع استدلال است، یادگیری مهارتها است، اینها الان شروع شده و کار در ریل تغییر قرار گرفته است.
در سال اول به طور طبیعی باید اعتبار سنجی شود بعد از اعتبار سنجی باید نتیجه را ببینیم، اجرای اول دامنه اش محدود است ولی اجراهای بعدی وسیع خواهد بود، الان جدول دروس هم دارد تغییر میکند، این اتفاق باید بیفتد، جدول زمانی هم تغییر میکند ما به نفع فعالیتهای تربیت بدنی و پرورشی باید یک برنامه درسی را باز کنیم، الان داریم مطالعه میکنیم که انشاالله این کار را هم به انجام برسانیم.
سوال: یعنی مواد درسی تغییر میکند؟
صحرایی: مواد درسی به طور طبیعی تغییر خواهد داشت، حجم هم در مواردی تغییر پیدا میکند تا جا برای فعالیتهای پرورشی و تربیت بدنی بیشتر شود. به طور طبیعی، دو اتفاق افتاده که فوق العاده مهم است، اتفاق اول این است که ما نظام ارزش یابی و تضمین کیفیتی که پایه گذاری کردیم پایه دهم و یازدهم و دوازدهم را به سمت مفهومی برده به طور طبیعی، چون امسال ۵۰ درصد، سال بعد ۶۰ درصد، ضریب تاثیر زیادی در قبولی دانشگاه دارند در نتیجه نقطهی تضمین کیفیت آموزش خوب مرکز سنجش ما است الان، او تعیین میکند که چطور آزمون گرفته شود که آموزش هم مبتنی بر آن متحول شود.
نکته دوم کتابها است، تعداد زیادی از کتابها کتابهای مفهومی هستند تعدادی هم البته نیاز است که اصلاح شوند که سازمان پژوهش برنامه ریزی آموزشی در صدد اصلاح آنها به طور طبیعی است، اما این وسط یک چیز را فراموش نکنیم عامل تمام این تحولات معلم است، معلم است اگر این معلم توجیه باشد از هر کتابی میتواند آن مفهوم را بدست بیاورد حتی اگر کتاب خوب نباشد، خوب تدریس بکند و حتی اشکالی داشته باشد به آن اضافه کند، معلمان ما یک حق گردن ما دارند، ملت حقی گردن آنها دارند که باید آنها دنبال کنند به این تربیت نسل که این حق بزرگی است گوهر ملت در دست معلم است، آقا میفرماید معلم زیرساخت سرافرازی کشور را میسازد، ببینید چه عبارتی به کار میبرد غیر قابل توصیف و مقایسه است این معلم باید با عشق و عرق و علاقه تربیت نسل کند مهمتر این است که ما او را باید آماده اش بکنیم بالاخره معلمان ما این حق را گردن نظام و نظام اداری منظورم است نظام آموزش و پرورش طبیعتا دارد که آقا من را باید آموزش هم بدهید به من باید فرصت یادگیری و فرصت پژوهش بدهید ما این را به آنها ندادیم امسال سال نهضت توانمندسازی معلمان است انشاالله برای کل معلمان کل رشتهها در تمام شهرها و روستاها برنامه ریزی دارد میشود که دورههای ویژه بالندگی ببینند خودشان را ارتقا بدهند، معلم ارتقا پیدا کند قد آموزش هم ارتقا پیدا میکند.
سوال: در دیدار رهبری اشاره میکنند بر حمایت از مراکز تربیت معلم طبق سند هم باید از، غیر از موارد محدود از دانشگاه شهید رجایی و فرهنگیان جذب شود، اما الان دو برابر این تعداد از دانشگاههای دیگر جذب شده است.
صحرایی: سند تحول بنیادین از جاهایی که در ده سال گذشته خیلی خوب اجرا شد همین تاسیس دانشگاه فرهنگیان بود، آدم باید صادقانه اعتراف کند.
سند اساسنامه دانشگاه فرهنگیان که میگوید در رشتههایی که دانشگاه امکان توسعه ندارد از طریق دانشگاه فرهنگیان این آزمون برگزار بشود این ماده بیست و هشت دانشگاه فرهنگیان است اصلاً اسم این آزمون ماده استخدامی آزمون ماده بیست و هشت است یعنی این را باید بروند دانشگاه فرهنگیان آموزش ببینند بعد برگردند بنابراین در حالت استخدامی هم نباید قبل از دانشگاه فرهنگیان برگردند اتفاقی که افتاده این است که ما با یک کسری نیروی انسانی شدید مواجه هستیم سال نود و هفت رهبر معظم انقلاب تشریف میبرند دانشگاه دانشگاه فرهنگیان برای اهمیت این دانشگاه یک بار هم حضرت آقا رفتند دیدار معلمان ما خدمتشان بودیم آنجا میفرمایند که آموزش و پرورش در معرض بازنشستگی گستردهای قرار گرفته است باید جبران کنیم چه اتفاقی میافتد جبران این اتفاق نمیافتد سال نود و هشت میشود کرونا، دو سال کرونا باعث میشود باقی قشر آموزش که ما گروه معلمان مان کسانی به عنوان معلم میآیند در آموزش و پرورش همه معلم نمیشوند برخی مدیر مدرسه میشوند برخی معاون پرورشی میشوند برخی مربی تربیت بدنی میشوند آنها همه در کرونا جز گروه معلم کسی سرکار نبوده باقی هم جای معلم نیاز داشتیم میگفتیم اینها بروند سر کلاس ولی فکر این را نکردیم بالاخره کرونا تمام میشود این مربی پرورشی باید برود مربی پرورشی شود، و باقی هم باید بروند سرکارشان کارش، و معلم کسری داریم.
ناقوس خطر کمبود معلم در خود آموزش پرورش سال هزار و سیصد و نود و نه یک بار توسط مرکز برنامه ریزی نیروی انسانی به صدا درآمد و سال هزار و چهارصد، بیست اردیبهشت هنوز دولتی تشکیل نشده و هنوز دولت قبلی سرکار است گفتند که ما سال هزار و چهارصد مهر ماه دویست هزار کسری داریم این هستش اسناد موجود است بعضیها میگویند چرا شما بی تدبیری کردید نگرفتید اولا که سال ۱۴۰۰ استخدام آموزش و پرورش بد نبود ثانیاً قانون رتبه بندی که ابلاغ شد مرداد ۱۴۰۱ آیین نامه قانون رتبه بندی تصویب میشود یعنی از آن لحظه اجرایی میشود خود قانون گفته از کی اجرا شود از اول مهر ۱۴۰۰ اجرا بشود آنهایی که رتبه گرفتند خودشان را که بازنشسته نکرده بودند که منتظر شدند رتبه را گرفتند اول مهر ۱۴۰۲ ناگهان با همدیگر نزدیک هشتاد و نود هزار معلم خارج شد، ببینید هشتاد هزار معلم یعنی معادل حدود هفت تا از وزارتخانههای ما از ابتدا تا انتها.
ما با این طور سونامی مواجه شدیم لذا الان مجبوریم جبران کنیم ولی از توسعه دانشگاه فرهنگیان غفلت نکردیم دانشگاه فرهنگیان سال گذشته بیست و پنج درصد افزایش ظرفیت داشت بردیم قانون برنامه هفتم گفتیم سالی ۲۵ درصد باید افزایش ظرفیت پیدا بکند هر دو زیرساخت هم مشکل دارد زیر ساختش باید تعیین شود الان دانشگاه فرهنگیان مشکلش زیر ساخت است، فضای آموزشی که فضایش به اندازه ۶۰، ۷۰ هزار دانشجو بیشتر نیست.
۶۰ و ۷۰ هزار دانشجو وقتی سالی ۲۵ درصدش برود بیرون یعنی ورودی سالی ۱۵ تا ۲۰ هزارتا، ما در این دولت افزایش دادیم.
همین جا روایتی را میخواهم بگویم ملت شریف ایران بدانند این حق است باید ادایش کرد ما پریروز خدمت آقای رئیس جمهور بودیم بعد جلسه که تمام شد بسیار هم باشکوه بود از صدا و سیما به خاطر پوشش تشکر میکنم نخستین بار بود که رئیسجمهور از معلمان قدردانی کرد نخستین بار بعد از چهل و پنج سال.
ما با آقای رئیس جمهور رفتیم بیرون رئیس دانشگاه فرهنگیان همراه من آمد این روایت را برای ثبت در تاریخ عرض میکنم رئیس دانشگاه فرهنگیان به رئیس جمهور فرمود مشکل فضای آموزشی حل نشده ایشان دستور داده بود از بعضی از فضاهای خالی دستگاههای دیگر استفاده شود به من رو کردند آقای وزیر نشده گفتم طبق فلان گزارش بنده هم نشده دوستان نمیتوانند دل بکنند بالاخره باید از یک جایی دل بکنیم و به این جا اضافه کنیم آقای خسروی ملت شریف ایران ریاست جمهوری فرمودند به بنده آقای وزیر آقای رئیس دانشگاه همین الان پشت سر من بیایید ریاست جمهوری ما دیگر برنگشتیم رفتیم ریاست جمهوری ایشان فرمودند به دفتر، سه نفر دیگر را صدا کردند به ویژه معاون حقوقی رئیس جمهور گفت چرا این مشکل حل نشده دو ساعت رئیسجمهور وقت گذاشت یکی یکی حرفها را شنید حرف بنده را شنید، وزیر محترم را شنید یکی از دستگاهها که باید کمک میکرد را شنید، معاون حقوقی را شنید، رئیس دفتر محترم را شنید، رئیس دانشگاه را شنید گفت باید این حل شود من توقعم حل این مسائل بوده همان لحظه سی ملک در اختیار دانشگاه فرهنگیان گذاشته شد از اول مهر که تردید داشتند همه اش تعیین شده بود ولی آن دستگاه دل نمیداد، چون بالاخره باید کار قانونی باید انجام بشود همان لحظه و فرمودند تا ده روز دیگر هر فضای خالی دیگری هم که دوستان میگویند شناسایی کردند باید تعیین تکلیف بشود باید این مسئله حل بشود.
سوال: در حوزه جذب شما امسال اولین کنکور تربیت معلم را برگزار کردید درست است؟
صحرایی: ما سال هزار و چهارصد و دو تاریخیترین سال جذب و استخدام بود ما هفتاد هزار معلم جدید وارد آموزش و پرورش شدند که پنجاه هزار تا تقریباً از محل همین ماده بیست و هشت بود بیست هزار تا هم معلمان دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی بودند که در قبل از ورود یک بار دیگر گزینش شدند اتفاقی پارسال افتاد اتفاق کم نظیری بود هم از حیث کمیت و خصوصا از حیث کیفیت من تاکیدم این است که تاریخی بودن این استخدام این بعد کیفی اش است ما گزینش صحیح و خردمندانه مبتنی بر یک اصل کشف کسی که استعداد معلمی دارد در کنار عشق و علاقه معلمی، چون معلمی واقعاً شغل نیست کسی اگر شغل نگاه میکند مطمئن باشید نتیجه نمیگیرد.
معلمی عشقی است که در انسان قرار گرفته که تو باید تربیتشان کنی معلمها اگر به شغلشان دید عشق نگاه کنند واقعا هیچ معلمی هیچگاه در تاریخ نخواهد مرد، چون که تکثیر میشود در نسلهای بعد این اتفاق امسال هم خواهد افتاد ما امسال بیش از صد و پنج هزار ردیف استخدامی گرفتیم که هفتاد و دو هزار تایش برای جذب ماده بیست و هشتی است، سی هزارتای آن برای دانشگاه فرهنگیان است تقریباً دو هزار تای آن برای دانشگاه شهید رجایی است و تعدادی هم برای مدارس عشایری و استثنایی است کنکور اختصاصی امسال یک اتفاق بزرگ بود البته همه آن چیزی که ما میخواستیم در این آزمون اساسی امکان پذیر نشد به جهت اینکه تا قوانین تصویب بشود قوانین دیگری هم در مجلس است که زمان شروع یک تغییر را تعیین کرده که از کی تغییر امکان پذیر است چیزی را بخواهی تغییرش بدهی خارج از آن زمان باشد خوب از لحاظ قانونی امکان پذیر نیست ولی گام بزرگی بود ما دو ماه زودتر از بقیه در حقیقت در شش و هفت اردیبهشت ماه افرادمان را شناسایی میکنیم.
شاد باورتان شاید نشود که مطلع بشوید ما بیش از ششصد هزار نفر برای سی هزار تا متقاضی داشتیم اینها در همین کنکور هم تعیین تکلیف میشوند یعنی آزمون را دادند، سی درصدش پنجاه درصدش این آزمون است پنجاه درصدش هم آزمون نهایی شان یعنی ضریب امتحان نهایی، یک آزمون اختصاصی داریم تحت عنوان استعداد معلمی که خودش چند تا درس داشت که حالا سالهای بعد طبیعتا تحول پیدا میکند آن چیزی که مهم است این است که آخر این ماه انشاءالله طبق برنامه ریزی که چند روز دیگر در راه است نتیجه اولیه برای ما میآید ما یک فرصت خوب برای این کانونهای ارزشیابی مان داریم سالهای پیش بیست و یک مرداد ماه بیست و پنج مرداد به ما اعلام نتایج را میکردند میگفتند پانزده روز فرصت دارید به ما برگردانید که ما نتیجه کنکور را بگوییم جز از طریق آزمون اختصاصی ما آن فرصت شکل دادن کانونها را پیدا نمیکردیم حالا آن کانونها چه کار میکنند کانون ارزیابی است کشف میخواهد بکند فرد را سابق سه نفر دور هم مینشستند تا پنج نفر فرد میآمد مصاحبه میشد میانگین دقایقی که این افراد مصاحبه میشدند ما داشتیم ما میگفتیم میانگین حداقل چهل و پنج دقیقه برو یم دست خودمان بود میگویند پزشک متخصص حداقل در کل باید مثلاً پانزده دقیقه در اختیار مریض باشد ولی در عمل آن چه که میببینیم پنج دقیقه هم نمیشود واقعا میانگین حداکثر بیست دقیقه.
آن وقت این پنج نفر دیدگاه شخصی شان غیر قابل حذف است خصوصاً به شهرهای کوچک که میروی این داستان جور دیگهای میشود اینجا کانونهای ارزیابی فقط ارزیابی شان را میگویند نمرات در سامانه ثبت میشود در تهران تحلیل میشود به طور کامل که این فرد واقعاً آن استعداد معلمی را دارد یا ندارد و همه کسانی که در دست اندرکار آموزش و پرورش هستند میگویند که آزمونهای استخدامی هزار چهارصد و دو بی نظیر بود نسبت به گذشته به جهت این که فردی که آمده خیلی آماده است ما آن قدر خوشحال بودیم که اینها وقتی که بالاخره آزمونهای ما هم دیر برگزار شده بود یک کمی مشکل برنامهریزی ما داشتیم بنده آن زمان خودم نبودم ولی اشکال را میپذیرم یککمی دیر برگزار شده بود ولی وقتی رفتند سر کلاس اصلاً آن چالش اولیه را ما نداشتیم، چون اینها آماده کامل بودند الحمدالله امسال آزمونها بهتر هستند، آزمون اول هجده اسفند برگزار شده این آزمون همانی بود که سال هزار و چهارصد و دو هشت اردیبهشت برگزار شد آزمون دوم بیست و یک اردیبهشت برگزار میشود که البته تاریخ سی فروردین بود که به خاطر انتخابات افتاده بیست و یک اردیبهشت.
آزمون بعدی هم بیست و هشت اردیبهشت این آزمونی که بیست و هشت اردیبهشت برگزار میشود سال گذشته دوازده مرداد برگزار شده بود دوازده مرداد ما چه قدر ما فرصتمان اضافهتر شده ولی مطلوب ما کی است؟ که همین جمع پیش شما از همکار عزیزم آقای دکتر لطیفی که روز معلم را بهشون تبریک میگویم تقاضا میکنم امسال ما آزمون سال بعد را باید در آذر بگیریم که قبل از عید تعیین و تکلیف کنیم و کل شش ماه آموزش ببینند.
سوال: حالا این موضوع پرورشی اگر نکتهای هست بفرمایید؟
صحرایی: ببینید پرورشی به تعبیر حضرت آقا در دیدار ایشان یکی از گروههای فرهنگی کشور فرموده باشند که اگر جسم و روح را یکی بدانیم که البته یکی نیست منطقاً هر چه به جسم میدهیم باید به روح هم بدهیم واقعیت این است که پرورشی در گفتار خیلی مورد تاکید ما هست ولی در عمل ما حرف آقا را پیدا نکردیم امروز من خودم احساسم این بود که مقداری نگرانی رهبر معظم انقلاب در مورد سند را ما پاسخ دادیم ایشان میداند سند در دست ما هست و طبق آن داریم پیش میرویم این نقشه هم که کشیده شده تکلیف است و ما طبق آن باید پیش برویم مصاحبه شورای انقلاب فرهنگی در قانون هست، بلکه یک قانون بسیار مهم جدی است حالا پرورشی که روی این متمرکز بشود.
در بحث پرورشی ما مشکل اصلی مان نیروی انسانی بوده سال هاست ما جذب نیروی پرورشی جز از طریق دانشگاه فرهنگیان نداشتیم که امسال الحمدالله نوزده هزار تا دانشگاه تربیت بدنی که خیلی هم به هم نزدیک هستند یعنی یکی از این دو بستر را فراهم میکند آن یکی در حقیقت امکان تحصیل را زیاد میکند اتفاق افتاده ما هفته آینده آزمون پرورشی، گروه کیفیت بخشی بهش میگوییم در ادبیات آموزش و پرورش خواهیم داشت نکته مهم دیگر طرح تحول پرورشی است که الان در دستور شورای فرهنگی است در ستاد ملی تعلیم و تربیت تصویب شده که آن طرح تحول که بیاید تازه مقدمات اجرای آن قانون سال هشتاد و پنج که میگوید ما به چه تعداد دانش آموز در مدرسه باید یک معلم پرورش بدهیم آن را میتوانیم جامعه عمل بپوشانیم.
نکته سوم هم جهتگیری است ما در جهتگیری مان امسال کانون توجه مان روی مسئله آسیبهای اجتماعی است که دانشآموزان را نسبت به آسیب مصون کنیم آن راهش تبیین است یک نهضتی تحت عنوان اردوهای نسل تمدن ساز را داریم با حمایت بسیاری از نهادهای دیگر که کمک ما خواهند کرد داریم دنبال میکنیم مهمتر از آنها این هست که یک برنامه فراگیر داشتیم که دنبالش میکنیم که منظومه این برنامه فراگیر امید، ایمان، خود باوری، نشاط، هویت و خرد ورزی بود این موضوع بسیار جدی پیش رفته و پیش خواهد رفت و خصوصاً ظرفیتهای دیگر ما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داریم بسیار ظرفیت کم نظیری است در یک معنایی تعلیم و تربیت غیر رسمی ما به عهده آن کانون است ۱۹۵۰ تا شعبه دارد در سراسر کشور و این نکته مهم است که اینها دست دادند به هم دیگر ما در آموزش و پرورش پرورش مرکز ثقل فعالیت خودمان را گفتیم اتحاد و همدلی یعنی من به دوستانم میگویم این هم دلی، همگرایی هماهنگی و یک بیت شعر هم همیشه میگویم که ما همیشه دنبال این هستیم که از بیرون به آموزش و پرورش کمک شود کمک بیرونی لازم است ولی چشم فرو بسته اگر وا کنی در تو بود آن چه تمنا کنی آموزش و پرورش خودش با هم متحد باشد یعنی دانشگاه فرهنگیان، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، کانون، معاونت پرورشی و دو معاونت آموزشی ما با هم متحد بشوند ما بسیاری از مسائل مان در خودمان قابل حل است و ان شاءالله به ملت شریف ایران قول میدهیم که بخش قابل توجهای از دغدغه هایشان حل خواهد شد برنامه هفتم هم یک ظرفیت ایجاد کرده است.
در برنامه هفتم برای تقویت پرورشی کار بزرگی شده پیش میرویم خصوصاً خود ما هم لایحه تقویت مدارس دولتی را داریم میبریم به مجلس انشاءالله این لایحه راه را باز میکند بعضی از محدودیتها الان قانونی است یعنی اینکه بعضی از مدارس ما نمیتوانیم شیفت غیر آموزش و پرورش استفاده کنیم مسئله قانونی است.