366242 «شهروند» بررسی می‌کند: «زخم کاری» چگونه به پرسروصداترین، پرمخاطب‌ترین و یکی از بهترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی تبدیل شد؟! و بالاخره بعد از چندین و چند هفته پرفرازونشیب و پربحث‌وحاشیه فصل سوم سریال «زخم کاری» نیز به قسمت پایانی رسید. سریالی که با هر متر و معیاری می‌توان آن را یکی از بهترین- و به باور عده‌ای نیز بهترین- آثار شبکه نمایش خانگی در سه-چهار سال اخیر عنوان کرد. <p>به گزارش جهانی پرس، از شهروند&nbsp;&nbsp; [ رضا فرج&zwnj;پور]&nbsp; ... اثری پرتحرک و پرتنش درباره لایه&zwnj;های پنهان روابط و مناسبات اقتصادی که با روایت داستان زنان و مردانی که در مسیر صعود از نردبان قدرت از هیچ&zwnj;کاری رویگردان نیستند، خیلی زود خود را به عنوان یکی از محبوب&zwnj;ترین سریال&zwnj;های تاریخ شبکه نمایش خانگی معرفی کرد- و شگفت که در مسیر پرفرازونشیبی که بعدتر هم پیمود، حتی در ضعیف&zwnj;ترین دوره&zwnj;های روایت نیز از این جایگاه چندان دور نشد و همواره به نوعی در حوالی قله پرسه می&zwnj;زد.<br /> اما این&zwnj;که &laquo;زخم کاری&raquo; چرا و چگونه به چنین جایگاه و موقعیتی دست یافته؛ مدیون و مرهون عواملی چند است...</p> <p>&laquo;زخم کاری&raquo;- به خصوص فصل اول و کمی هم با اغماض: سری سوم- از همان ابتدا از استانداردهای روایت و ظرفیت&zwnj;های داستانی فراتری در قیاس با بسیاری دیگر از سریال&zwnj;های ایرانی- چه تلویزیون و چه شبکه نمایش خانگی- بهره&zwnj;مند بود. این استانداردهای بالا که مخاطبان پروپاقرصی از همان ابتدا برای &laquo;زخم کاری&raquo; جور کردند- جوری که حتی فرود نسبی فصل دوم سریال نیز نتوانست مخاطبان را از سریال دور کند و &laquo;زخم کاری&raquo; حتی در این ضعیف&zwnj;ترین فصلش نیز به مراتب پرمخاطب&zwnj;تر و محبوب&zwnj;تر از بسیاری دیگر از سریال&zwnj;های شبکه نمایش خانگی بود- مدیون و مرهون منبع اقتباس &laquo;زخم کاری&raquo; بودند: رمان &laquo;بیست زخم کاری&raquo; نوشته محمود حسینی&zwnj;زاد؛ که از نظر تنوع و عمق شخصیت&zwnj;های داستانی، خط داستانی پرظرفیت و تنوع و تعدد رخدادهای داستانی- چنان که در هر فصل مخاطب را با یکی دو اتفاق تاثیرگذار رودررو می&zwnj;کرد- &laquo;زخم کاری&raquo; را یک سر و گردن بالاتر از سریال&zwnj;های دیگر جلوه می&zwnj;داد!<br /> نکته جالب&zwnj;تر، اما، منابع فرعی&zwnj;تر اقتباس این سریال بود. &laquo;زخم کاری&raquo; که علاوه بر رمان &laquo;بیست زخم کاری&raquo; شماری دیگر از رویدادها و به&zwnj;خصوص شخصیت سرنوشت&zwnj;ساز سمیرا- با بازی رعنا آزادی&zwnj;ور- را نیز از نمایشنامه &laquo;مکبث&raquo; ویلیام شکسپیر اقتباس کرده بود؛ این رویکرد را در فصول دیگر نیز ادامه داده بود و به عنوان مثال فضا و حال و هوای فصل دوم سریال و شخصیت میثم پسر مالک را از نمایشنامه &laquo;هملت&raquo; شکسپیر اقتباس کرده بود. رویکردی که نه تنها غنای روایت را به نوعی برجسته می&zwnj;کرد و توی چشم می&zwnj;آورد، جای خالی عناصر دراماتیک در نبود منبع اقتباسی مانند &laquo;بیست زخم کاری&raquo; را در فصول بعدی نیز به نوعی رفع&zwnj;ورجوع می&zwnj;کرد و کیفیتی فراتر از رقبای دیگر نیز به سریال می&zwnj;بخشید- و همین هم بود که باعث شد &laquo;زخم کاری&raquo; در تمام سه فصلی که منتشر می&zwnj;شد، حتی لحظه&zwnj;ای نیز از رقبایش عقب نیفتاد و عنوان موفق&zwnj;ترین سریال شبکه نمایش خانگی را به سریالی دیگر نبخشید.</p> <p>این نوع رویکرد به اقتباس را یک&zwnj;سره می&zwnj;توان حاصل هوشمندی محمدحسین مهدویان عنوان کرد که پیش از این سریال در سینما نیز با آثاری چون &laquo;ایستاده در غبار&raquo;، &laquo;ماجرای نیمروز&raquo;، &laquo;درخت گردو&raquo;، &laquo;لاتاری&raquo; و حتی &laquo;شیشلیک&raquo; نشان داده بود ابایی از پیمودن مسیرهای ناپیموده و ورود به حیطه&zwnj;های ناآزموده ندارد. با این حال این فیلمساز این گام را در زمینه سریال&zwnj;سازی بسیار آزموده&zwnj;تر از سینما برداشت- و حداقل این&zwnj;که وقتی با نوعی دوران افت و فرود در کارنامه سینمایی&zwnj;اش مواجه شد، با طی کردن این مسیر دوباره از جا برخاست و مهدویانی دیگر را به نمایش گذاشت که نه تنها از مهدویان فیلمساز ارگانی سوژه&zwnj;های جنجالی بحث&zwnj;برانگیز پایین&zwnj;تر نیست، بلکه حتی از نظر کیفیت سینمایی اثر گام&zwnj;ها از آن مهدویان جلوتر و فراتر هم می&zwnj;تواند باشد!</p> <p>راز دیگر محبوبیت و موفقیت &laquo;زخم کاری&raquo; ورود مهدویان به یک حیطه داستانی جدید بود؛ با رویدادها و شخصیت&zwnj;هایی که پیش از این در حوزه سریال&zwnj;سازی- و حتی در سینما- تاکنون به نمایش درنیامده بودند. &laquo;زخم کاری&raquo; از این نظر شبیه هیچ فیلم و سریال دیگری نیست- و راز موفقیت و محبوبیتش نیز همین است. بگذارید این&zwnj;گونه بگویم در شرایطی که در فیلم&zwnj;ها و سریال&zwnj;های ایرانی بخش زیادی از داستان&zwnj;ها پیرامون روابط عاطفی و عاشقانه و مثلث و مربع عشقی و ازدواج و طلاق و مسایلی از این دست دور می&zwnj;زنند و آن معدود سریال&zwnj;هایی نیز که درباره این داستان&zwnj;ها نیستند، برای الگوسازی شخصیت&zwnj;ها و روابطی را روایت می&zwnj;کنند که انگار از سیاره دیگری به زمین خاکی ما فرود آمده&zwnj;اند؛ &laquo;زخم کاری&raquo; با داستان&zwnj;هایی که درباره روابط و مناسبات پنهان قدرت و ثروت روایت می&zwnj;کند، نه خودش و کلیتش، نه فضا و داستان&zwnj;هایش و نه شخصیت&zwnj;هایش شبیه سریال&zwnj;های دیگر نیست و همین هم این سریال را پیش چشم تماشاگر تبدیل به اثری تازه و ارزشمند می&zwnj;کند.</p> <p>خیلی&zwnj;ها در رابطه با &laquo;زخم کاری&raquo; از جواد عزتی و نوع بازی و حضورش در نقش ظاهرا متناقض مالک- باهوش، بی&zwnj;رحم و جذاب- یاد کرده و او را به هر بهانه&zwnj;ای مورد ستایش قرار می&zwnj;دهند. اما بیراه نیست اگر کمی از این لایه ظاهری دور شویم و به بازیگر دیگری اشاره کنیم که در &laquo;زخم کاری&raquo; جلوه&zwnj;های جدیدی از حضور و قدرت و عمق حضور را به نمایش گذاشته- و از این نظر یکی از دلایل اصلی قدرت و قوت و استحکام داستان سریال هم بوده است. بله؛ رعنا آزادی&zwnj;ور را می&zwnj;گویم- که &laquo;زخم کاری&raquo; نشان داد چه جواهری می&zwnj;تواند باشد و در صورتی که کارگردان از ریسک کردن نترسد، چه ابعاد عجیبی از یک شخصیت دور از دسترس را می&zwnj;تواند به نمایش بگذارد.<br /> البته بازی&zwnj;های خوب این سریال به رعنا آزادی&zwnj;ور و جواد عزتی منحصر نمی&zwnj;شوند و علاوه بر این&zwnj;دو- و حتی شاید کمی بهتر از این دو- می&zwnj;توان الناز ملک را هم مثال زد- که در نقشی که به نظر می&zwnj;رسد کمی هم از نظر سنی ازش دور بوده، خونسردی، آرامش، بی&zwnj;رحمی و البته ظرافت و شکنندگی زنانه را در لحظه به نمایش گذاشته و در این نقش- که یکی از نخستین کارهایش نیز بوده- کاراکتر قدرتمندی را ترسیم کرده که مشخص است همیشه یکی از قله&zwnj;های کارنامه&zwnj;اش قلمداد خواهد شد.</p> <p>به هر حال؛ فصل سوم &laquo;زخم کاری&raquo; هم&nbsp; به پایان رسید و آن&zwnj;گونه که شنیده می&zwnj;شود فصل چهارمی هم در کار خواهد بود. خبری که در کنار امیدواری برای دوستداران و هواخواهان سریال، حاوی نوعی تردید و تشویش نیز هست- که آیا ادامه دادن سریالی که منبع اقتباسش همان ابتدا به پایان رسیده- و دو فصل بعدی نیز تنها و تنها به&zwnj;واسطه ظرفیت فراوان کاراکتر اصلی قصه منبع اقتباس ادامه پیدا کرده- به صلاح است یا نه؛ و آیا این امر نمی&zwnj;تواند محبوبیت و جذابیت و دیگر داشته&zwnj;های سریال را به تدریج ازش بگیرد؟!<br /> منتظر می&zwnj;مانیم و می&zwnj;بینیم که چه خواهد شد و چه پیش خواهد آمد!</p> <p>&nbsp;</p>