369563 فیلم‌سازِ «عکس» برخوردی احترام‌آمیز با جامعه‌ی هند و سینمایش دارد فیلم سینمایی «عکس» (Photograph) به‌کارگردانی ریتش باترا، با حضور پیمان شوقی و محسن سلیمانی فاخر از نویسندگان و منتقدان سینما، در رویداد «سینما اندیشه» اکران و نقد و بررسی شد. <p>به گزارش جهانی پرس، پیمان شوقی در این نشست گفت: فیلم &laquo;عکس&raquo; فیلمی ساده ولی تأمل&zwnj;برانگیز از فیلمسازی تازه&zwnj;نفس است که با آشنایی&zwnj;زدایی از عناصر و کلیشه&zwnj;های سینمای کشورش (هند) تلاش کرده جایگاه انسان مدرن در جوامع سنتی را بازخوانی کند.<br /> وی ادامه داد: &laquo;عکس&raquo; مضامینی چندلایه دارد که تماشاگر به فراخور اطلاعاتش می&zwnj;تواند با یک یا همگی آن&zwnj;ها ارتباط برقرار کند. مخاطبان فیلم&zwnj;بین خیلی زود متوجه می&zwnj;شوند که فیلمساز در صحنه&zwnj;هایی از فیلمش به چند عاشقانه&zwnj;ی بسیار مشهور تاریخ سینما مثل &laquo;سینما پارادیزو&raquo; (جوزپه تورناتوره، 1988)، &laquo;عاشق&raquo; (ژان ژاک آنو، 1992) و &laquo;در حال و هوای عشق&raquo; (وونگ کاروای، 2000) ادای دین کرده است.<br /> این منتقد سینما افزود: دوست&zwnj;داران فلسفه می&zwnj;توانند از تأمل فیلم روی مفهوم انتزاعی عکس به&zwnj;معنای منجمدکردن سیر زندگی در یک نما و استمراربخشیدن به آن در ذهن&zwnj;ها و یادها لذت ببرند و ماجرای فیلم را یک برش کوتاه از لحظه&zwnj;ی تلاقی دو شخصیت فیلم بگیرند. همچنین می&zwnj;شود فیلم را از منظر جامعه&zwnj;شناسی و در قالب تقابل سنت با مدرنیته خوانش کرد و به همذات&zwnj;پنداری با تضادهایی که پسر و دختر داستان، هریک با سنت&zwnj;های غالب بر زندگی&zwnj;شان دارند، پرداخت.<br /> شوقی افزود: من به&zwnj;عنوان یک سینمادوست پیش از هرچیز، عشق به سینما را در فیلم می&zwnj;بینم؛ از عنوان فیلم که در انگلیسی به کلمه&zwnj;ی &laquo;سینماگر&raquo; نزدیک است تا ارجاعات فیلمساز به فیلم&zwnj;ها و از همه جذاب&zwnj;تر دو بازی فرمی او با شعاع&zwnj;های نور و آینه&zwnj;ها که این دو مؤلفه&zwnj;ی تصویری، نماد سینما هستند. فیلم&zwnj;ساز همچنین برخوردی احترام&zwnj;آمیز با جامعه&zwnj;ی هند و سینمایش دارد؛ چنان&zwnj;که از نمایش&zwnj;دادن پلشتی&zwnj;های زندگی فقرا اجتناب می&zwnj;کند و بنای داستان فیلمش را بر اقتباسی متفاوت از درون&zwnj;مایه&zwnj;ی عاشقانه&zwnj;های سینمای هند می&zwnj;گذارد. (از جمله در آخرین دیالوگ&zwnj;های فیلم که در لابی سینمای کهنه بین رفیع و میلونی رد و بدل می&zwnj;شود.)<br /> به&zwnj;گفته&zwnj;ی این عضو انجمن منتقدین سینما، به&zwnj;یادماندنی&zwnj;ترین شخصیت فیلم، قطعاً مادربزرگ است. زنی که محرک و عامل به راه&zwnj;افتادن داستان است. (با نخوردن داروهایش در اعتراض به مجردماندن رفیع) و در طول داستان هم مثل یک عکاس حرفه&zwnj;ای، دختر و پسر را کارگردانی می&zwnj;کند که ژست&zwnj;های موردنظرش را بگیرند و زندگی&zwnj;شان زیباتر شود.<br /> وی در پایان گفت: مادربزرگ در آخرین سکانس حضورش، فاش می&zwnj;کند که از جایی به بعد، فهمیده که ماجرا قلابی است، ولی آگاهانه نمایش را ادامه داده تا لذت لحظه&zwnj;ی حال را به نوه&zwnj;اش بچشاند و او را از بار سنگین گذشته خلاص کند. گویی پیرزن تنها کسی است که به&zwnj;تجربه،&zwnj; قدرت شفابخش عشق را می&zwnj;شناسد و می&zwnj;کوشد طعم شیرینش را به میلونی و رفیع، و به تماشاگر بچشاند.<br /> شخصیت&zwnj;های &laquo;عکس&raquo; به یکدیگر کمک می&zwnj;کنند که خودشان را بپذیرند<br /> محسن سلیمانی فاخر، منتقد سینما و کارشناس برنامه نیز گفت: فیلم Photograph در مورد شخصیت&zwnj;های تنهایی است که در شهری بسیار شلوغ&nbsp; با هم یا خانواده و دوستانشان حرف نمی&zwnj;زنند، بلکه می&zwnj;شنوند، فکر می&zwnj;کنند و کمتر لبخند می&zwnj;زنند. گویی به&zwnj;دلیل ماهیت بی&zwnj;شور زندگی&zwnj;هایی که تاکنون داشته&zwnj;اند، غمگین و ترسو هستند.<br /> وی با اشاره به اینکه &laquo;شهر&raquo; نیز به نوبه&zwnj;ی خود یک شخصیت است، یادآور شد: روزهای مرطوب، شب&zwnj;های پرباران، فنجان&zwnj;های چای تاکسی&zwnj;ها، آدم&zwnj;ها، ساحل، دروازه&zwnj;ی هند و... این شهر را به یکی از شخصیت&zwnj;های فیلم تبدیل می&zwnj;کند که از دریچه&zwnj;ی درها، پنجره&zwnj;ها و آینه&zwnj;ها، به درون آدم&zwnj;ها می&zwnj;نگرد.<br /> &nbsp;سلیمانی فاخر افزود: اگرچه نمی&zwnj;توان این فیلم را یک داستان عاشقانه&zwnj;ی سنتی نامید اما نمی&zwnj;توان داستان آن را از عشق جدا دانست. عاشقانه&zwnj;ای که در آن عشاق با حیا و احترام، آن را احساس می&zwnj;کنند. آن&zwnj;ها حتی به&zwnj;ندرت به یکدیگر لبخند می&zwnj;زنند و صدای آن&zwnj;ها به&zwnj;سختی بالاتر از یک زمزمه&zwnj;ی بلند می&zwnj;شود.<br /> &laquo;ریتیش باترا&raquo; کاراکتر رافی را وادار می&zwnj;کند تا به&zwnj;دنبال یک برند منسوخ کوکا برود تا به معشوقش بدهد؛ زیرا او در کودکی عاشق نوشیدن آن بود. با این حال، هرگز نمی&zwnj;بینیم که او آن را به او بدهد یا هرگز نمی&zwnj;بینیم که چشمانش از این خاطره روشن شود. گویی در این فیلم، تأکید بر لذت&zwnj;بردن از مسیر مهم است نه هدف.<br /> وی با تأکید بر نقش &laquo;عکس&raquo; به&zwnj;عنوان یک الگوی به&zwnj;یادآوردن، ثبت&zwnj;کردن و یادگارخواهی گفت: شخصیت&zwnj;ها انگار پیامدهای آنچه اتفاق می&zwnj;افتد برایشان مهم نیست. میلونی هرگز نگران این نیست که چه اتفاقی می&zwnj;افتد، حتی زمانی که جواهرات ارزشمندی را به عنوان هدیه ازدواج می&zwnj;پذیرد.<br /> سلیمانی فاخر گفت: اینکه آیا رافی و میلونی در آخر در کنار هم خواهند ماند یا خیر چندان مهم نیست. موضوع&nbsp; مهم این است که این دو به یکدیگر کمک می کنند که خودشان را بپذیرند.<br /> وی در پایان افزود: صحنه&zwnj;ای وجود دارد که رافی با یک روح گفتگو می&zwnj;کند. شاید فیلم&zwnj;ساز با این صحنه، نشان می&zwnj;دهد که فیلمش، با معیارهای واقع&zwnj;گرایانه قضاوت نمی&zwnj;شود.<br /> &nbsp;</p>