۱۴۰۲/۵/۲۸ - ۱۸ : ۶
نقدی بر تبلیغات
نقدی بر تبلیغات
به گزارش جهانی پرس، مریم حضرتی- مثلا من رفتم آقای فلانی را دیدم که مسئول پخش سیگار شرق تهران بود یا خانم فلانی را دیدم که منشی دفتر ی بود اینها اصلا تحقیق نیست؛ تحقیق یعنی شما بروید کف بازار دخانیات را ببینید که داستان از چه قرار است ، از دید صنف چیزهای دیگر را ببینید یعنی به عنوان مثال بروید کف بازار دخانیات ببینید چند صد هزار نفر آدم وخانواده دارد از این صنف نان میخورد؛ صد تا کامیون دار که هر کدامشان عائله، زن وبچه دارند و از صنعت فروش خرجشان را در می آورند؛ چند صد هزار تا کامیون و کارگر برای انتقال این دخانیات به مغازه ها پول در می آورند که به میلیون می رسد و چند صد هزار تا دارند برای بسته بندی آن درآمد زایی می کنند و به این ترتیب برای خود زندگی تشکیل می دهند برو اینها را ببین ودر آخر هم سرمایه گذارانی که به چند هزار می رسند. چندین هزار سرمایه گذار محصول نتیجه، زحمات و زندگیشان را به این صنعت آورده اند.
صنعت دخانیات از صفر تا صد در کشور مجاز است چون نه کسی را که سیگار می کشد می گیرند و نه از پخش آن جلوگیری می کنند همه دارند به این صنف کمک می کنند وقتی کشور یک شغل وصنف را صنعت مجاز اعلام می کند یعنی چه! یعنی همه هر چه که دارند زحمت وسرمایه های خود را در این صنعت سرمایه گذاری می کنند که این صنعت مجاز می شود شما می آیید دخانیات را صنعت مجاز اعلام می کنید مثل صنعت خودرو، آب، شیرآلات، آبمیوه و هر چیزی مجاز اعلام می شود یعنی همه با خیال راحت پول خود را در این صنعت می گذارند بعد من نمی فهمم در این کشور این صنعت مجاز است که آن را راه می اندازند و مال و سرمایه را گسترش می دهندبعد می ر سد به اینکه بیایند مبارزه کنند ولی سوال اینجاست که با چه! با صنعت مجاز! مگر می شود! عین این می ماند که بیاییم بگوییم که با دمپایی مبارزه می کنیم یا آبمیوه را تبلیغ نکنیم به نظر من این حرف مسخره ای است.
مثل این می ماند که من یک کارخانه احداث کنم وهزار آدم را در آن استخدام کنم بعد بروم به یک عده دیگر پول بدهم که با کار اینها مبارزه کنند، در صورتی که اول باید بیایند این صنف را مثل مشروب و مواد مخدر غیرمجاز اعلام کنند؛ صنف وصنعت را منحل کنند بعد با آن مبارزه کنند نه آنکه سرمایه ملت و زحمات چند میلیون آدم را در این کار بیاورند سپس بگویند ما میخواهیم با این کار مبارزه کنیم به قول معروف کسی که می خواهد مبارزه کند نباید بیاید با این صنف مبارزه کند باید برود به کسی که در راس آن قرار دارد بگوید که جوابگوی سرمایه این همه آدم باشد البته این نظر من است.
مثلا من اگر از چیزی خوشم نیاید آیا باید بگویم بیاییم یک کمپین تشکیل دهیم! بعد نشان دهیم که کسی سمت آن نرود! اینگونه که نمی شود، کسی که می خواهد با صنفی مبارزه کند اول باید برود با مسئول آن حرف بزند بدون آنکه بخواهد آن آدمها را خلاص کند اگر می خواهند منحل کنند این اتفاق بیافتد و قاچاق وغیرمجاز مثل مواد مخدر و مشروب شود و اجازه دهند سرمایه ها را بیرون بیاورند که یک سری خانواده ها که از این طریق نان می خورند بد بخت نشوند باید آنقدر همه را درک کنیم که عین خودشان حرف بزنیم یعنی در دل کار برویم و ببینیم این چیست نه اینکه از دور بایستیم بگوییم چون بوی سیگار ومشروب من را اذیت می کند نباید کسی این کار را انجام دهد در رسانه آن را نشان ندهیم ودر تلویزیون، سینما و جامعه هم بد جلوه دهیم که همه مثلا سیگار نکشند، خوب پس تکلیف این همه آدم که در این صنعت کار می کنند چه می شود! دولت اگر می خواهد به این صنعت صدمه بزند بیاید سوبسید آن را هم بدهد.
بیاید بگوید من که نمی خواهم در کشورم دخانیات باشد یا کالای شما را مثل استرالیا خیلی گران می کنم که از فروش آن سود حداقلی را ببرید یا اینکه بیایم وبه شما سوبسید بدهیم چون می خواهیم جامعه را سالم کنیم برای همین هزینه می کنیم که البته هزینه ای هم نمی شود فقط چند هزار نفر مثل بورس بدبخت می شوند، چون می گوییم این کار درست نیست نباید که خلل در صنعت ایجاد کنیم.
به نظر من اگر می خواهیم راجبع چیزی صحبت کنیم مثل فوتبال یا بازیگری نباید فقط پشت میز در جای راحت حرفش را بزنیم بلکه باید آن صنف را درک کرد، نباید عکس العمل ما جبهه گیری باشد باید بی طرف باشیم اما مشکل اینجا است که رسانه ما در هیچ کجا بی طرف نیست برضد یا بروفق است مثلا درباره بازیگران جبهه گیری زیاد می شود بیایید منصف باشید که چند ساعت زیر آفتاب یا گشنه وتشنه مانده اند؛آدم جایز الخطاست شاید جایی اشتباه کنند اما بگذارید ملت خود شان قضاوت کنند بدبختی ما این است که رسانه بی طرف نداریم عین آهن ربا است با همه چیز در زاویه می روند برای همین است که صنعت رسانه ما از ریشه مشکل دارد البته قبل از آنکه به دنیا بیاییم باید این صنعت ریشه دار می شد ولی متاسفانه این اتفاق نیافتاده است حالا هم همه موضع می گیرند مثلا در سالهای 1389الی 90 تا سالهای 93 الی 94 فوتبالیستها را می کوبیدند در آخر یکی از معاون های روحانی همه را بر کنار کرد.
به نظر من باید رسانه حتی راجبع سیل، موشک یا بمب اتم بی طرف صحبت کند مثلا آمریکا هیروشیما را با بمب از صحنه روزگار محو کرد و اینگونه نسل کشی کرد اما رسانه های ژاپن وقتی می خواهند راجبع آمریکا صحبت کنند بی طرف اند، این رسانه است نه مثل ما که برای هر چیزی موضع گیری می کنیم وبا همه چیز در زاویه هستیم.