۱۴۰۲/۶/۳۰ - ۱۰ : ۲۵

من شنونده حرفه ای موسیقی هستم

من شنونده حرفه ای موسیقی هستم

به گزارش جهانی پرس از روابط عمومی پلتفرم تماشاخونه؛ سعید نعمت اله نویسنده و کارگردان سریال «پدرگواردیولا» با اشاره به اینکه هرچه موسیقی قدیمی تر باشد بیشتر موردعلاقه من است گفت: وقتی برای «پدرگواردیولا» ترکیب خواننده ها را می چیدم قطعاً می دانستم که قرار است از حضور ایرج خواجه امیری بهره مند شوم و این درحالی بود که می دانستم قرار است حضور رضا یزدانی، آرش و مسیح عدل پرور را هم در این کار داشته باشم. قصد من این بود که مخاطب این سریال با همه این خوانندگان ارتباط برقرار کند. البته واقعیت این است که می خواستم خودم بیشتر از همه این ارتباط را برقرار کنم. برای من هنوز هم «گنج قارون» فیلم جذابی است. استاد ایرج خواجه امیری نیز همین طور. صدا و موسیقی رضا یزدانی را می پسندم. آرش و مسیح هم که قصه متفاوتی در موسیقی دارند. این یعنی اینکه از تمامی طیف های علاقه مند به موسیقی در این سریال خواهیم داشت. طیف متفاوتی از مخاطبان با آرش و مسیح و طیف دیگری با ایرج و رضا یزدانی ارتباط برقرار می کنند.

 

وی درباره انتخاب متنوع ترکیب خوانندگان این سریال اضافه کرد: اگر نخواهم فرهنگ را به چیزی تقلیل دهم و از آن معذرت خواهی کنم، از فرهنگ یک مدل یا یک مزون باید وجود داشته باشد که همه جنسی در آن وجود داشته باشد، چون همه می بینند. من سعی کردم این مزون موسیقی تکمیل باشد تا هم به خودم و هم به مخاطبان این سریال خوش بگذرد. من همیشه در کارهایم به گروه می گویم ما حمال فیلمنامه ایم و موسیقی هم می تواند تکمیل کننده یک اثر باشد.

 

نعمت اله درباره حضور ایرج خواجه امیری خاطرنشان کرد: باید بگویم که من خاطراتی در بیست سالگی استاد ایرج دارم که در این دنیا وجود نداشتم. در گذشته ای که خودم بودم یا گذشته ای که روی سنگفرش ها کالسکه ها حرکت می کردند و من نبودم ولی از آم زمان خاطره دارم. هرچیزی که به گذشته مربوط باشد من به آن تعلق خاطر بیشتری دارم. در گذشته همه چیز صاف تر، تمیزتر و باحیاتر بود. ایرج هم از همان هاست. من مشتری آقای ایرج هستم‌. مشتری صدا و چهره و راه رفتنش. وقتی برای سریال «پدرگواردیولا» دعوت شان کردم و به من جواب مثبت دادند به اندازه هیچ کس که در پدرگواردیولا حضور داشت خوشحال نشدم.

 

کارگردان سریال «پدرگواردیولا» درباره حضور رضا یزدانی به عنوان یکی دیگر ازخوانندگان این سریال گفت: رضا یزدانی 23 کار سینمایی دارد و امکان ندارد اگر در سینما و بخش خصوصی خوب نباشی 23 بار این فرصت به تو داده شود. آن هم چندمورد از آن همکاری با مسعود کیمیایی باشد. صادقانه بگویم اگر یک سکانس یا یک فیلم مثل آقای کیمیایی در زندگی ام داشتم می رفتم در خانه می نشستم و تا آخر عمر آن را می دیدم و لذت می بردم. رضا یزدانی زاییده ماجرای اجتماعی است. علاقه مندی رضا به خواننده های قدیمی تر جایی نزدیک می شود که نامش اجتماع است‌. ترانه «قاتل خونسرد» رضا یزدانی را اولین بار در اتومبیل علی اوجی شنیدم و از این ترانه و صدای عجیب حیرت کردم. گویا رضا یزدانی دیگری بود. اصلاً حال عجیبی داشتم. وقتی که دو ترانه دیگر اورا نیز گوش دادم متوجه شدم که فصل دیگری از دنیای موسیقی یزدانی را می شنوم. من واقعا عاشق یک قاتل خونسردم.

 

نعمت اله در پاسخ به این سوال که چرا کارهای او شباهت به آثار مسعود کیمیایی دارد افزود: تشابهی که بین کارهای من و عالیجناب کیمیایی وجود دارد علاقه به یک ژانر است‌. نه پشت صحنه و فیلمنامه و نه دوربین و دکوپاژهایم معلوم است که شباهتی به کارهای کیمیایی ندارد که ای کاش داشت‌. ولی یک شباهت وجود دارد و آن شباهت واضح و مشخص است. ژانر است آن هم ژانر اجتماعی.

 

نویسنده سریال پدرگواردیولا درباره انتخاب و حضور مهران مدیری در نقش بیوک اضافه کرد: تغییر خیلی کار سختی است و اینکه تو به دیگران این تغییر را نشان دهی سنگ های بسیاری به سمت تو می آید. مگر اینکه مثل من روحیه ای پیدا کنید که دری را باز نکنید تا سنگی سمت تان بیاید. پس بگذار این نظرات به در و دیوار بخورد و سراغ آنها نروی. تغییر سخت است.‌ مهران مدیری در این سریال یک تغییری را دارد که یک گروهی آن را دوست دارند و گروه دیگری هاج و واج هستند و با نوستالوژی های خود و کارهای قبلی مهران مدیری قیاسش می کنند.

من بازیگران خوب در این سریال کم نداشتم. از حمید فرخ نژاد منظم و درست، ستاره اسکندری همین طور و مهران‌مدیری که یک‌جنتلمن واقعی است‌. مهران‌مدیری یک سکانس داشت که باید سه شبانه روز زیرباران می‌ماند. حتی اجازه نداد کسی به او حوله بدهد چون گفت همه که حوله ندارند. یک سری از خصوصیات او خدادادی است و یک بخش هایی هم‌خودش در بازیگری به آن رسیده مانند تواضع که چیزی به پروژه تحمیل نمی کند. آسه میاد آسه میره که گربه شاخش نزنه. اینکه می گویند کارکردن با مهران مدیری سخت است شاید درست باشد چون مهران یک استانداردهایی را دارد که حداقل توقعی که دارد این است که تو هم آن استانداردها را داشته باشی. حمید فرخ نژاد هم‌همین طور. فیلمنامه استاندارد، برخورد استاندارد. من یک رویه ای دارم در زندگی هرکس همان طور که با  من برخورد می کند من هم‌همان طور بااو رفتار می کنم. امکان ندارد من بی دلیل به کسی احترام بگذارم. رفتار مهران تورا مجبور می‌کند که به او احترام بگذاری. کارکردن با مهران برای من اصلاً سخت نبود و اتفاقاً خیلی هم خوش گذشت.