۱۴۰۲/۷/۲۵ - ۲۰ : ۴۴

روایت همسر شهیدی که حامی فرزندان معنوی کمیته امداد شد

روایت همسر شهیدی که حامی فرزندان معنوی کمیته امداد شد

به گزارش جهانی پرس از پایگاه اطلاع‌رسانی کمیته امداد، مویی سفید کرده است در به خانه بخت فرستادن دختران و پسران جوان. با دوستانش گروهی دارد برای این کار؛ بسیاری از دختران و پسرانی که به خانه بخت فرستاده است، فرزندان معنوی خودش هستند که در طرح ایتام، حامی معنوی آن‎ها بوده است. آن قدر فرزند معنوی عروس و داماد کرده که تعدادشان یادش نیست، تعداد فرزندانی که همه از شهرستان جاجرم خراسان شمالی هستند.

تعداد دختران و پسرانی که عروس و داماد کرده، این قدر زیاد است که به یاد نمی‌آورد، مادر چند دختر و پسر شده؛ «شهربانو واحدی» را می‌گوییم. همسر شهیدی که در شهرستان جاجرم استان خراسان شمالی، زندگی می‌کند. درست است که او گروهی از بانوان را دور هم جمع کرده است، برای کار خیر، برای این که دست دختران و پسران را در دست هم بگذارد و به خانه بخت بفرستدشان اما خودش تعداد زیادی از دختران و پسرانش را عروس و داماد کرده، دختران و پسرانی را که مادر معنوی آن‎ها بوده است.

از حمایت مادی و معنوی تا خانه بخت

۱۰ سال قبل را شهربانو واحدی، خیلی روشن و دقیق به یاد دارد. با یکی از دوستانش، در جلسات قرآنی شرکت کرده بود؛ جلسه تمام شد و این دو دوست کنار از روزمرگی‌هایشان گفتند که به یکباره دوست شهربانو، تعریف کرد که به تازگی، کودک یتیمی را به فرزندی قبول کرده است و مادر معنوی او شده. شهربانو می‌گوید که لفظ مادر معنوی برایش جالب بود و از جزئیات پرسید، از این که چه طور او هم می‌تواند حمایت کودکی را به عهده بگیرد.

اشتیاق شهربانو برای سرپرستی این قدر زیاد بود که همان روز، بعد از پایان جلسه قرآن، شهربانو و دوستش، خودشان را به ساختمان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان جاجرم رساندند و شهربانو شد مادر معنوی دو فرزند از طرح اکرام ایتام کمیته امداد.

واحدی تعریف می‌کند که در این ۱۰ سال، فرزندانش، دختران و پسرانی که او مادر معنوی‌شان بوده است، یکی یکی، بزرگ می‌شدند، از حمایت او بیرون می‌آمدند، برای او اما مهم بوده است که حامی آن‎ها باشد تا زمانی که به خانه بخت می‌ر‌‎فتند. او بسیاری از فرزندانش را عاقبت به خیر کرده و مهر تاهل در شناسنامه‌شان زده است. نکته اما این است که بعد از هر بار عروسی گرفتن و به خانه بخت فرستادن فرزندان معنوی‎اش، او دوباره، فرزند دیگری، جایگزین فرزندانش می‌کرده است و حمایت و مادری را این بار، برای کودک دیگری، از سر می‌گرفته است.

شهربانو می‌گوید: «تنها هدفش نه اسم و رسم به هم زدن، که رضایت خداست.» درست مانند زمانی که رخت رزم بر تن همسرش کرد و او را به جبهه حق علیه باطل فرستاد تا برای کشور، جهاد کند و رضایت خداوند را به دست بیاورد، حالا در جبهه دیگری، برای رضای خدا، برای درست کردن زندگی بهتری کودکانی، تلاش می‌کند.