به گزارش جهانی پرس از مهر، برخی از صندوقهای بازنشستگی کشوری وضعیت خوبی نداشته و با مشکلات مالی بسیاری دست و پنجه نرم میکنند. یکی از راهکارهای دولت برای خروج این صندوقها از وضعیت موجود انتقال و ادغام آنها در صندوق بازنشستگی کشوری است؛ البته وزیر اقتصاد عنوان کرده «ادغام صندوقهای بازنشستگی در دستور کار دولت نیست. اصلاح مدیریتی صندوقهای بازنشستگی حسب وظیفه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پیگیری میشود، اما برنامهای برای ادغام وجود ندارد».
امین دلیری، تحلیلگر مسائل اقتصادی و مدرس دانشگاه درباره وضعیت صندوقهای بازنشستگی به طور اعم و ادغام آنها در یکدیگر به مهر گفت: درآمد صندوقهای بازنشستگی از محل خود پسانداز یا کسور بازنشستگان و کارکنان در صندوق تأمین میشود؛ کسوراتی که از بیمه شده (کارمند یا کارگر) کم شده و با مقداری که دولت کمک میکند تا زمانی که به ۳۰ سال سقف کاری برسند، این پول به مرور وارد صندوق بازنشستگی میشود. البته در این زمان ۳۰ ساله تورم هم به آن میخورد.
وی با بیان اینکه تورم در ایران به طور متوسط بالای ۲۰ درصد بوده و این صندوقها برای اینکه بتوانند منابع مالی بازنشستگان را حراست و امنیت آن را تأمین کنند و از نرخ تورم مصون بمانند باید سرمایه گذاری داشته باشند، ادامه داد: سرمایه گذاری با راه اندازی شرکتهای تازه از طریق خود صندوقها یا واگذاری شرکتهای دیگر بود که از طریق دولت و سایر نهادها انجام میشد؛ گفتنی است بسیار از آنها سود ده بودند.
وی عنوان کرد: صندوق تأمین اجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق نیروهای مسلح و صندوق کشاورزی ۴ صندوق عمده در بین ۸ صندوق بازنشستگی کشور بوده که بیشترین سهم را به لحاظ تعداد دارند. به عنوان مثال صندوق تأمین اجتماعی حدود ۵۳ درصد این سهم را در اختیار دارد. صندوق بازنشستگی کشوری در جایگاه بعدی قرار گرفته است.
این مدرس اقتصاد ادامه داد: صندوقهای بازنشستگی از اموال دولت نبوده و موجودی این صندوقها از حقوق کارکنان دولت یا کارگران کم میشود.
چرا مشکلات صندوقهای بازنشستگی تشدید شد
دلیری با اشاره به تشدید مشکلات صندوقهای بازنشستگی در ۱۰ سال اخیر ادامه داد: یکی از عوامل شدت گرفتن مشکلات به افزایش جمعیت سالمندی بر میگردد که نشان میدهد امید به زندگی در کشور بالا رفته است. مثلاً پیش تر این سن ۴۶ سال بود و در حال حاضر به ۷۶ سال رسیده است. این امر خودش باعث شده تا درآمد صندوقها هم بالاتر برود.
این اقتصاددان با بیان اینکه یکی از عواملی که معتقدم بیشترین آسیب را به این صندوقها وارد کرده مساله نحوه مدیریت این صندوقها است، گفت: اگر مدیران لایق در کنار این صندوقها قرار گیرند و کارآفرین و مدبر باشند و بتوانند سرمایههای یک صندوق را در راههایی که درآمدزا است سرمایه گذاری کنند و نیز شرکتهایی که در اختیار این صندوقها است دارای مدیران توانمندی باشد وضعیت صندوقها کاملاً تغییر میکرد.
وی افزود: همه صاحب نظران اقتصادی متفقالقول هستند که ضعف مدیریتی، این صندوقها را به وضعیت موجود کشانده است. مسیر درستی طی نشده در حالی که دولت باید شخصیت حقوقی این صندوقها را مستقل ببیند. حتی نظام استخدامی آنها یا مقررات حاکم بر این صندوقها باید با آن چیزی که در دولت میگذرد متفاوت باشد که بتوانند بهتر کار خود را انجام دهند. این نکته بسیار مهمی است که متأسفانه گریبانگیر این صندوقها شده و در یک دهه اخیر بیشتر از گذشته نمود پیدا کرده است.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه منابع مالی این صندوقها باید در وهله اول توسط خود آنها تأمین شود، ادامه داد: نسبتهای پشتیبانی برای صندوقها به طور متوسط که تا حدودی رضایت بخش است ۳ بوده که میتواند منابع مصارفی آن را پشتیبانی کند. این عدد در صندوقهای کشوری ۵ صدم از عدد ۳ است. برای صندوق بازنشستگی لشگری و نیروهای مسلح این عدد خیلی کمتر بوده و حدود ۸ هزارم درصد است. این مشکلاتی است که مصارف آنها نسبت به منابع صندوقها بوده و ناپایداری آنها را نشان میدهد.
وی با بیان اینکه اگر کمکهای دولت نبود این صندوقها نمیتوانستند به وظایف خود عمل کنند، اظهار کرد: کمکهای دولت از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ که به این صندوقها شده ۸۵۱ درصد رشد داشته و این رشد برای صندوق بازنشستگی کشوری ۲۳۸۵ درصد و برای صندوق تأمین اجتماعی ۱۳۲۶ درصد و برای سایر صندوقها کمتر بوده است.
وی اضافه کرد: شاخص منابع و مصارف هم بسیار ناامیدکننده است که نشان میدهد صندوقها در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار دارند.
زمان مناسب ادغام نیست
دلیری در ادامه ادغام و انتقال صندوقهای بازنشستگی یادآور شد: کسورات و پرداختی برخی کارکنان به صندوقها مانند کارکنان شرکت نفت یا هما نسبت به سایر مشاغل در سایر صندوقها بیشتر بوده که در ادغام آنها مشکل ساز میشود. در هر صورت ادغام آنها به نظر من با توجه به اینکه میزان کسورات آنها از قبل متفاوت بوده و سهم این کسورات در منابع صندوقها متفاوت است شاید این ادغامها خیلی درست نباشد. در وضعیت فعلی که صندوق بازنشستگی کشوری در وضعیت بسیاری بدی قرار دارد یا صندوق تأمین اجتماعی که نسبت به سایر وضعیت بهتری دارد خیلی مناسب نیست؛ بهتر است چنین اقداماتی به زمان دیگری محول شود زیرا هم سبب نارضایتی بیمه شدگان میشود و هم روند فعلی را خیلی بهبود نمیبخشد؛ حتی شاید مشکلات را بیشتر کند.
افزایش سن بازنشستگی و کمک به صندوقها
دلیری درباره افزایش سن بازنشستگی، اظهار کرد: افزایش سن بازنشستگی در برنامه هفتم برای کمک به این صندوقها پیشنهاد شده که قبلاً هم وجود داشت. پیش تر سن بازنشستگی کارکنان دولت حداقل ۳۵ سال خدمت و حداکثر بازنشستگی در سن ۶۵ سالگی بود. حتی کسانی که ۳۵ سال خدمت خود را پر میکردند به شرط اینکه مدرک آنها بالای فوق لیسانس بود میتوانستند به ادامه خدمت بپردازند و اجباری هم در بازنشستگی آنها نبود. اما کسانی که مدرک کارشناسی داشتند تا ۳۰ سال مجاز به خدمت بودند و در ادامه به اجبار بازنشسته میشدند.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی ادامه داد: یکی از شاخصهایی که وضعیت صندوقها را بهبود میبخشد موضوع، شاخص ورودی به خروجی است. اگر ورودیها نسبت به خروجیها بیشتر باشد صندوقها بارور تر شده و منابع آنها بیشتر میشود. در حال حاضر به دلیل اینکه استخدام در سازمانهای دولتی کمتر شده منابع صندوقها هم کاهش بیشتری داشته که این هم مشکلات دیگر این صندوقها است.
سخن پایانی
دلیری در جمع بندی چالشهای صندوق بازنشستگی عنوان کرد؛ نخستین پارامتر در وضعیت فعلی صندوقهای بازنشستگی، ضعف مدیریت است. برخی مدیران بدون شایسته سالاری و تجربه مدیریتی به استخدام این صندوقها درآمدهاند.
مساله دوم، عدم برنامه راهبردی است که در این صندوقها کمتر دیده شده است؛ یعنی باید بر اساس محاسبات و سود و زیان، منابع مالی آنها رصد همیشگی میشد. در این برنامههای راهبری میزان ریسک هم میتواند پیش بینی شود که متأسفانه در صندوقهای ما کمتر سابقه دارد.
مساله سوم، به زیان دهی شرکتهای تحت پوشش این صندوقها بر میگردد. درآمد آنها باید از طریق سرمایه گذاریهایی که اشاره شد، انجام میگردید. زیان دهی این شرکتها هم باری بوده بر دوش این صندوقها که ناشی از همان ضعف مدیریتی است.
مطلب دیگر، کسریهای مالی زیادی است که این صندوقها داشته و نحوه تأمین آن بیشتر بر عهده امور مالی دولت بود. اگر کمکهای مالی دولت نباشد این صندوقها ورشکسته بوده و نمیتوانند به وظایف خود عمل کنند.
مساله پنجم، افزایش امید به زندگی با تغییر سبک زندگی بوده که در حال حاضر آمار جمعیت افراد بالای ۶۵ سال را در کشور افزایش داده است. این مساله اگر چه به لحاظ اجتماعی نکته مثبتی است اما برای صندوقها با وضعیتی که دارند، نکته منفی محسوب میشود چون بار مالی بیشتری را تحمل میکند.
دلیری تاکید کرد: صندوقهای بازنشستگی باید در امر سرمایه گذاری به سوی درآمدهای پایدار حرکت میکردند. خرید سکه نمیتواند درآمد پایدار باشد اما شرکت در بازار سرمایه، کمک کننده بود. همچنین ملاحظات سیاسی که در این صندوقها وجود دارد همیشه بلای جان این صندوقها بوده و با تغییر دولتها و تغییر رویهها و در ادامه تغییر مدیران صندوقها و حتی تغییر مدیران میانی، باعث گرفتاری این صندوقها شده است.
پیشنهاد چیست؟
دلیری در پیشنهاد راهکار برای برون رفت صندوقها از وضعیت موجود عنوان کرد: ضمن بهبود مدیریتها، ساختار آنها باید تغییر کند و در راستای سرمایه گذاری مولد و درآمدهای پایدار حرکت کنند.
وی ادامه داد: افزایش سن بازنشستگی جز ملزومات کمک به صندوقها بوده و میتوان برآورد داشت با افزایش فعالیت افراد به ۳۵ سال و متناسب سازی حقوق طی ۵ سال اضافه شده ۵۰ درصد به حقوق افزوده میشود.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در پایان تصریح کرد: اصلاح نظام بیمهای صندوقها موضوع دیگر است.