۱۴۰۳/۱/۱۲ - ۹ : ۴۶

سینما با آثار بی رویه طنز از خط افول هم گذشته است!

سینما با آثار بی رویه طنز از خط افول هم گذشته است!

به گزارش جهانی پرس،در یادداشت و نقدی کوتاه و تامل برانگیز«فرید ولی زاده» بازیگر و سینماگر کشورمان عنوان کرد: با آمار ۹۰درصدی فروش به نفع گیشه فیلم های طنز، خیلی وقت است سینما به معنای واقعی سینما، ازخط افول هم فراتر رفته و مانند بحران خشکسالی و آلودگی هوا با روی آوردن به ساخت بی رویه آثار طنز پر زرق و برق و گاها ازدرون تهی، باعث فرو چاله های عمیقی در بستر سینمای فاخر کشورمان شده است.

شاید بتوان از آمار فروش قابل بحث برخی از ساخته های از این دست عبور کرد ولی واقعیت استقبال مخاطب از این نوع ساختار به گونه ای است که انگار افسردگی به کمک گیشه این ژانر آمده است! و این رویه را نمی توان نادیده گرفت! این اتفاق را با توجه به تعداد مخاطبین ژانرهای مختلف سینمای سایر کشورها نسبت به مخاطبین سینمای کشورمان، می توان مقایسه و جستجو کرد.

در سالی که از آن عبور کردیم آمار و نمودار های مختلف نشان می دهد، ۹۰ درصد فروش گیشه سینما متوجه آثار طنز بوده و این اتفاق شاید برای سالن های سینما، سینماداران، رکورد گیشه و برخی از مدیرانی که اینگونه فروش را نکته مثبتی می دانند، خوشایند باشد اما حقیقت به گونه ای است  که بحرانی برای سایر ژانرهای فیلمسازی ایجاد کرده تا عرصه رقابت و دیده شدن در سینماهای کشورمان را از دست بدهند و متاسفانه این عدم تعادل در فروش، این ذهنیت را در قشر سینماگر متفکر، پیشرو وحتی سنتی ایجاد کرده  که یا دیگر فیلم نسازد و خانه نشین شود! و یا اینکه خود را به جریانی که دوست ندارد بسپارد و اثری که در اندیشه خود کمترین میزان دغدغه را داشته، صرفا برای ماندن بسازد! و نتییجه ناخوشایندی را رقم بزند که میزان تولید آثار طنز به شکلی بالا برود تا درصف دریافت پروانه نمایش، تن فیلمسازان با دغدغه آثار اجتماعی در گونه های مختلف بلرزد که مبادا ساخته آنها همزمان در کنار این دست از آثار کمدی بسوزد و دیده نشود! و در نهایت این میزان دغددغه تا ۹۰ درصد به تحقق بپیوندد.

در سال ۱۴۰۲ شاهد بیشترین میزان نمایش و اکران آثار طنز با فاصله کم و گاه به مدت طولانی بودیم که این موضوع وام دار دوسال گذشته است. این مُسکن موقتی شاید بدون در نظر گرفتن تورم و هرینه های ساخت گیشه را سر پا کرده  ولی در نهایت سینما را از معنای واقعی خود دور کرده است.

این موضوع را اینگونه هم می توان تشبیه کرد که  ژانر طنز به مانند فست فودهای زیادی با نام های عجیب و غریب جای جای غذاهای سنتی و پرآوازه در سفره فرهنگی جامعه را گرفته اند و ذائقه مخاطب را با توجه به شرایط  تغییر داده اند، این نوع تغدیه باظاهری آراسته و در باطن گاه بی محتوا، شاید لذیذ باشد! ولی مصرف آن به طور داثم برای سلامت ذهنی و اخلاقی اعتیاد آور و در پاره ای اوقات تاثیر ناخوشایندی در رفتار و شخصیت فرهنگی جامعه متمدن خواهد گذاشت. بنابراین هر چیزی به اندازه و در جای خودش می تواند جذاب باشد و الی دل را خواهد زد.

همچنین خوراک فکری و اندیشه مخاطبان عرصه سینما به گونه طنز ختم نمی شود بلکه دیدبن و ساخته شدن آثار فاخر و پر محتوا جهت ارتقاء سطح زندگی آنها و آگاهی بخشی با ساخت گونه های مختلف فیلم، چنین اتفاقی را برجسته تر خواهد کرد. سینمایی که ذهن را با جلوه ها و اتفاقات واقعی و گاه سورئال درگیر نکند،چایگاه خود را از دست خواهد داد.

بنابراین نیاز است که مخاطب پیرامون موضوع فیلم اندیشه و نظر خود ارائه کند و صرفا با عادت به یادگاری بردن چند قهقهه از دیدن فیلم ارضا نگردد.

یکی دیگر از دلایل در مخاطره قرار گرفتن جایگاه فیلم های بلند سینمایی و اجتماعی به واسطه ساخت آثار طنز، روی آوردن طیف گسترده ای از  فیلمسازان و حتی کارگردان های حرفه ای به سمت ساخت بی رویه آثار کوتاه است که این خود، چنین گونه ساختاری فیلم را نیز دچار آسیب و تحمیل هزیته های خارج ار عرف کرده است موردی که فاکتور بسیار مهمی برای محک زدن، استعداد یابی و انگیزه فیلمسازان جوان و علاقمند به حساب می آمد، دستمایه درآمد زایی ورقابت در بین حرفه ای ها شده است!

با یک مرور می توان دریافت که در سال ۱۴۰۲ تعداد درخواست پروانه ساخت فیلم کوتاه صادر شده بیش  ازچند برابر گذشته بوده که اگر نخواهیم تعداد زیاد این پروانه ها را به واسطه قوانین جدید سازمان سینمایی بگذاریم که می بایست تمام فیلم ها مجوز را از این سازمان دریافت نمایند، بازهم ساخت این تعداد فیلم با توجه به هزینه های سرسام آور فیلمسازی شاید منطقی نباشد! و تعداد زیادی از این ساخته ها جای خود را به قولی به گوشه کمد خواهند داد.

صرف هزینه های گزاف و گاه بی ثمر بدون کمک گرفتن ازسازمان ها و اسپانسرها در شرایط اقتصادی کنونی پیامدهای خوبی ندارد. شاید برخی تصور داشته باشند تولید زیاد آثار کوتاه، رقابت در این عرصه را داغ خواهد کرد، ولی هر داغی سرانجام می سوزاند!

 تنوع و قصه فیلم هایی کوتاه که بیشتر برگرفته از موضوعات شخصی ساخته می شود با توجه به جشنواره های داخلی که صرفا موضوعات خاصی را دربر خواهد گرفت، ایده ای خوبی نیست و می تواند سرابی را ایجاد کنند که پیامد ناشی از هزینه های ایجاد شده بردوش خانواده علاقمندان به فیلمسازی سنگینی کند! و بیشتر اوقات هم جوایز در حدی نیست که بتواند هزینه ساخت را جبران کند و شرکت در جشنواره های بین المللی هم توابع رعایت قوانین و موضوعاتی است که شاید در کشور ما عرف نباشد و برای ورود به اکثر این جشنواره ها باید هزینه پرداخت کرد!

 متاسفانه عدم آگاهی و بولد کردن اخبار جوایز متعدد و گاه بی ارزش برخی از جشنواره های فیلم کوتاه با درجه کیفی پایین که همراه با هزینه ورودی است، باعث شده طیفی از عوامل حرفه ای سینما با دستمزدهای نجومی نوع نگاه مادی به ساخت فیلم کوتاه را عوض کنند و به این سمت سرازیر شوند تا هم هزینه در ساخت این آثار را به حداکثر برسانند و هم توقع برای دریافت جایزه های نفیس و با ارزش برای هزاران فیلم ساخته شده در کشورمان را ایجاد کنند!

بنابراین ساخت فیلم های طنز بی رویه اکوسیستم فیلمسازی در سینمای کشورمان را دچار تغییرات ناخوشایندی کرده است. عرصه فیلمسازی در کشورمان با توجه به هزینه های تولید بسیار شکننده ظاهر شده و نمی توان انتطار داشت این عرصه را صتعت بنامیم و بازدهی خوبی از آن نداشته باشیم. ساخت محتوای طنز هم نمی تواند چاره کار در بلند مدت باشد، بنابراین حمایت همه جانبه و اجازه دادن برای ساخت فیلم های چالش برانگیز می تواند در طولانی مدت بستر بهتری برای این عرصه ایحاد کند.