به گزارش جهانی پرس - داود حسنلو_ ،قربانزاده خیاوی درباره چگونگی شکل‌گیری ایده نگارش «تن نور» گفت: یکی از طرح‌های انتشارات سوره مهر نگارش رمان‌هایی با موضوع خرمشهر و دفاع بود که چند اثر هم در این زمینه چاپ شده است. برای این طرح ده روز به جنوب سفر کردم و چند روزی با دوستان حوزه هنری از شهر خرمشهر، محل عملیات‌ها و نخلستان ها بازدید کردیم و شروع به نوشتن اثر با نظارت محمدکاظم مزینانی شدم و رمان نوشته شد.
وی اظهار کرد: موضوع و سوژه این رمان یک رمان عاشقانه جنگی است که من آن را اثری ویژه مخاطب نوجوان می‌دانم ولی انتشارات سوره مهر ترجیح داد تا مخاطب اثر 18 سال به بالا باشد اما من این رمان را برای نوجوانان نوشته‌ام و زمانیکه برای نوجوانان حاضر در کارگاه‌هایم آن را میخواندم، بسیار از آن استقبال کردند.
این نویسنده تاکید کرد: «تن نور» رمان عاشقانه در بستر جنگ است. داستان درباره پسری به نام آراز از آذربایجان که فرمانده تکاورهای نیروی دریایی است. پدر آراز با از دست دادن همسرش، فرزند خود را به جنوب می‌بر‌د. زندگی در گرمای خرماپزان خوزستان برای پسری که در منطقه برف و کوهستان و سرما بزرگ شده، بسیار آزاردهنده و سخت می‌شود تا اینکه آراز با دختر خانواده‌ای که به آنها سپرده شده و کارشان کاشت نخل است، آشنا می‌شود. با اوج گرفتن رابطه عاشقانه و دوستی آراز و نجمه،  جنگ آغاز می‌شود و آنها ناخواسته در مرکز جنگ در محاصره قرار میگیرند و.. . .
وی با اشاره به اینکه لحظه به لحظه رابطه عاشقانه و جنگ در داستان پیش می‌رود و تکاوران نیروی دریایی در این اثر نقش بسزایی دارند گفت: داستان بازگشت به عقب دارد و آراز در حال بازگویی زندگی عاشقانه خود برای پسری دیگر است. زندگی کنونی عصر حاضر خرمشهر است و کاراکترهای آن امروزی هستند و اتفاقات در سال 1359 را روایت میکند. 
وی تاکید کرد: در این اثر داستان کاملا عاشقانه است و آراز در آن به دنبال نجمه‌ای است که حس میکند هنوز هم در خرمشهر است. آراز ابرقهرمان نیست اما قهرمان داستان است، در جنگ حضور دارد ولی نمی‌جنگد. او امدادگر است و نقش نجات را دارد و در عین حال کل هشت سال را در حال جستجوی نجمه است.
قربانزاده خیاوی همچنین در سخنانش به این نکته اشاره کرد که «تن نور» رمانی جستجوگرایانه محسوب می‌شود که شخصیت اصلی آن به دنبال یافتن هویت اصلی خود است.
وی در ادامه بیان کرد: زمینه‌های جنگی با توجه به حضور تکاوران در جنگ خرمشهر، بسیار زیاد است و طبیعت در آن نقش زیادی دارد چراکه نجمه دختری است که نخل‌ها را دوست دارد و با آنها صحبت می‌کند. طبیعتی که در جریان جنگ نابود می‌شود و آرازی که در دل تمام عملیات‌ها حضور دارد ولی بیشتر سعی دارد امدادگر و جستجوگر باشد.
قربانزاده که خود مربی کانون پرورش فکر کودکان و نوجوانان است و کارگاه‌های داستان‌نویسی زیادی را برگزار کرده درباره بازخورد مخاطبان «تن نور» اظهار کرد: مخاطبان نوجوان، بسیار علاقه‌مند به خواندن این کتاب بودند و بازخورد خوبی هم از آنها گرفته ام.
وی درباره انتخاب عنوان «تن نور» برای این کتاب تشریح کرد: نجمه دختری است که بسیار در ارتباط با طبیعت است؛ او سعی میکند صدای نخل‌ها را بشنود و داستان هم به او گره خورده و تا آخر داستان هم آراز سعی دارد همچون نجمه رفتار کند یعنی صدای نخل‌ها را بشنود و با آنها صحبت کند. همه اجزای طبیعت از نظر نجمه، زبان دارند بنابراین او صدای همه آنها را می‌شنود و با آنها صحبت میکند و ارتباط بسیار تنگاتنگی دارد. او در جنوب زندگی میکند و با آب و کارون و نخل و بلبل خرما سروکار دارد و عاشق خرمشهر است و در یکی از صحنه‌هایی که از بالای یک نخل در حال نگاه کردن به خرمشهر است می‌بیند که خرمشهر همچون بانویی است که می‌درخشد بنابراین به خرمشهر تن نور می‌گوید. این اصطلاح برای خرمشهر است و عنوان اثر هم بر اساس آن انتخاب شده است.