۱۴۰۳/۲/۲۸ - ۱۱ : ۵۹
«عزیز»؛ فیلمی برای ادای احترام به مادر
«عزیز»؛ فیلمی برای ادای احترام به مادر
به گزارش جهانی پرس از روابط عمومی جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی،این نشست که محمود گبرلو، منتقد مدیریت آن را به عهده داشت با یادی از فاطمه محمدی، بازیگر فقید نقش عزیز آغاز شد و پسازآن گبرلو با بیان این که شخصیت مادر در فرهنگ ایرانی یک شخصیت فرهیخته و ماندگار است و سینمای ایران همیشه به مادر ادای احترام کرده است، گفت: «شخصیت عزیز توانسته است به مادر ادای احترام کند و یک بیماری را که امروز فراگیر شده نشان دهد. فیلم با گرههای داستانی خود مخاطب را برای پیگیری داستان جذب میکند.»
پسازآن توکلی گفت: «این اولین حضور فیلم عزیز در یک جشنواره داخلی است و خوشحالم فیلم در جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی حضور پیدا کرده است. در کشور ما جشنوارههای زیادی برگزار میشود، اما این جشنواره به دلیل محتوا و نام آن و اهمیتی که به ایران میدهد اهمیت زیادی دارد.»
او درباره ایده فیلم توضیح داد: «ایده فیلم از یک خاطره که دوستم مطرح کرد آمد و خاطره او دقیقاً درباره مادری مبتلا به آلزایمر بود که عاشق پسرش میشود. تصور نمیکردم فیلم سوم من اینقدر با دو فیلم قبلیام فاصله داشته باشد و در ژانر ملودرام اجتماعی و تلخ باشد. برای خودم اتفاق بسیار خوشایندی بود که توانستم از فضای قبلی جدا شوم و یک فیلم با محتوای متفاوت تولید کنم.»
توکلی ادامه داد: «با تیم پزشکی مشورت کردیم و متوجه شدیم بیماری آلزایمر شبیه هیچ بیماری دیگری نیست و حتی بیماران آلزایمری هم شبیه یکدیگر نیستند. به همین دلیل نگارش فیلمنامه خیلی سخت بود.»
او درباره گویش گیلکی فیلم گفت: «از ابتدا احساس کردم اگر این فیلم از تهران بیرون بیاید بهتر است. ارادت خودم به گیلان باعث شد فیلم را آنجا ببریم و طبیعتاً احساس کردیم اگر گویش فیلم هم گیلکی باشد بهتر است، زیرا این گویشها در حال کمرنگ شدن است و هرچه بیشتر بتوانیم آنها را ثبت کنیم و نشان دهیم بهتر است. این مسئله باعث شد کار ما سختتر شود اما این کار را انجام دادیم.»
سید علی احمدی، تهیهکننده فیلم درباره همکاری با مجید توکلی گفت: «قبلاً چند بار با هم قرار فیلمسازی داشتیم، اما اتفاق نیفتاده بود. ایده فیلم "عزیز" را هم خیلی وقت پیش برایم تعریف کرده بود و همان زمان گفتم هر وقت خواستی آن را بسازی من هستم. مضمون برایم خیلی مهم است و حالا بعد از ۲۸ سال تهیهکنندگی در تلویزیون برای اولین بار به یک فیلم سینمایی ورود کردم و دلیل آن هم وسواسی بود که داشتم.»
احمدی ادامه داد: «از فیلمهای اجتماعی در گیشه خیلی استقبال نمیشود، اما اگر فیلم با بودجه کم ساخته شود میتواند در اکران هزینه خود را تأمین کند. این فیلم هم با هزینه کم در مدت ۲۸ روز در لنگرود ساخته شد و همه عوامل عاشقانه در آن حضور داشتند.»
گبرلو در این زمینه گفت: «تصور میکنم فرهنگ ما و آنچه بایسته فرهنگ ما است با سینمای اجتماعی رشد میکند. سینما در تاریخ میماند و نسلهای بعدی با دیدن یک فیلم میتوانند بیاموزند و اندیشه کنند. خوشحالم شما تهیهکنندهای هستید که اندیشمندانه با این مسئله برخورد میکنید.»
پسازآن روزبه حصاری که به دلیل حادثه در صحنه فیلمبرداری با عصا در جلسه حاضر شده بود، با اشاره به علاقه خود برای ایفای نقش در این فیلم گفت: «من هر دو مادربزرگم را به دلیل آلزایمر از دست دادم و به همین دلیل موضوع فیلم برایم اهمیت خاصی داشت. لهجه و اقوام مختلف نیز همیشه برایم دغدغه مهمی بود که قبلاً در تئاتر آن را تجربه کرده بودم و حالا در سینما هم امکان آن فراهم شد. من گیلانی نیستم اما آنقدر با این فرهنگ عجین شدم که آن را شهر دوم خودم میدانم.»
محسن حسینی، مدیر فیلمبرداری در ادامه جلسه گفت: «من در اولین قرار با مجید توکلی به اطمینان کامل رسیدم و از لحظه اول ارتباطی میان ما شکل گرفت که در همه گروه گسترش یافت. در شرایطی که تولید فیلم سینمایی خیلی دشوار شده و گیشه تعیینکننده است، تهیهکننده و کارگردان این فیلم بدون این که فکر کنند فروش فیلم چگونه خواهد شد وارد کار شدند و این برای همه گروه خیلی جالب بود.»
توکلی در ادامه گفت: «افراد خلاق زیادی هستند که هنوز شناخته نشدهاند، مدیر فیلمبرداری ما از این افراد بود که خیلی هنرمندانه کار کرد و به نظر من فیلمبرداری خیلی به فضای فیلم کمک کرد. در این فیلم بازیگران تأثیر زیادی داشتند، اما در انتخاب بازیگر اصلاً فکر نکردیم چه کسی چهره است. آزاده صمدی چون لاهیجانی است انتخاب شد، حصاری گیلانی نبود اما خودش را به فضا نزدیک کرد. تکتک بازیگران عاشقانه و عالی کار کردند.»
این کارگردان افزود: «بازیگران درجه یکی در نقاط مختلف ایران هستند، اما چون در تهران نیستند شناخته نشدهاند. ما برای شناسایی بازیگران به شهرهای مختلف رفتیم و با بازیگران تئاتر صحبت کردیم. برای شخصیت عزیز فراخوان دادیم و نوه خانم محمدی که خارج از کشور بود او را به ما معرفی کرد، ولی بقیه از بازیگران حرفهای گیلان هستند.»
توکلی ادامه داد: «در سینمای ما وقتی میخواهیم پیشتولید یک کار را انجام دهیم میفهمیم که چقدر در زمینه بازیگر فقیر هستیم و همیشه فقط به چند اسم میرسیم که دائماً سر کار هستند و از یک فیلم به فیلم دیگر میروند، درحالیکه بازیگران بااستعداد زیادی در شهرهای دیگر حضور دارند که دیده نمیشوند.»
او درباره گویش فیلم گفت: «ممکن است افراد گیلانی فیلم را ببینند و نقدی به گویش آن داشته باشند، اما به نظر من مهم این است که گویش گیلانی در فیلم ثبت شد و بعدها میتوان به آن استناد کرد.»
او در بخش دیگری از سخنان خود درباره دشواریهای ساخت این فیلم گفت: «اعضای شورای پروانه ساخت بهاتفاق این فیلمنامه را رد کرده بودند و عقیده داشتند که به مقام مادر توهین میشود. به من توصیه کردند فیلم "مادر" آقای حاتمی را ببینم تا بتوانم فیلمی درباره مادر بسازم. این در حالی است که وقتی فیلم در هند نمایش داده شد، بعد از پایان آن تماشاگران گریه میکردند و میگفتند چقدر خوب مقام مادر را نشان دادید.»
توکلی درباره حضور فیلم در جشنوارههای خارجی گفت: «موضوع فیلم جهانشمول است و ما فکر میکردیم بتواند در جشنوارههای زیادی حضور پیدا کند، اما وقایع سال گذشته ایران باعث شد جشنوارهها به سمت فیلمهای زیرزمینی ایران رفتند. بااینحال فیلم " عزیز" در چند جشنواره به نمایش درآمد.»
محسن حسینی درباره فیلمبرداری کار گفت: «هدف ما این بود کنتراستهای رنگی ایجاد کنیم. کیوان مقدم و مجید توکلی لوکیشن فیلم را با سختگیری انتخاب کردند و ساختمان بسیار زیبایی بود که آماده خراب شدن بود. ما نمیتوانستیم بافت معماری همگون در شهر پیدا کنیم و در چنین فضایی ساخت فیلم فولکلور دشوار میشود و ما درباره این که چگونه میتوانیم اتمسفر شهر را نمایش دهیم گفتوگو کردیم.»
حسینی ادامه دهد: «آدمها دو بخش روشن و تاریک دارند، من سعی کردم آن بخش تاریک را نشان دهم که بعداً میتوانیم نور را در آن ببینیم. تلاش کردم به شکل بصری این سایهروشنها را نشان دهم. ما به هر جای شهر نگاه میکردیم سرشار از رنگ و زیبایی بود، ولی فیلمبرداری را در اختیار درام قرار دادیم و این برایم بسیار خوشایند بود. بحث زیباشناسی و معماری همیشه برایم دغدغه بوده و سعی میکنم معماری ایرانی را تا جایی که میتوانم نشان دهم.»
گبرلو هم در این زمینه گفت: «ما میگوییم که میخواهیم درباره اقوام ایرانی فیلم بسازیم اما فضایی که معماری آن اقوام در آن باشد نداریم، چون بافت شهرها تغییر کرده است.»
پسازآن حصاری گفت: «فضای ساخت این فیلم آنقدر برایم عاشقانه بود که هر بار آن را میبینم اشک به چشمم میآید. معمولاً فیلمها بعد از فیلمبرداری برایم تمام میشود اما عزیز هنوز برایم تمام نشده است. بعدازاین اثر من دچار افسردگی حاد شدم چون لحظهبهلحظه مادربزرگ خود را میدیدم.»
این بازیگر افزود: «تصویر بیرونی بازیگر برای مردم جذاب است، اما آنچه درون بازیگر اتفاق میافتد را فقط نویسنده، فیلمبردار و کارگردان میدانند.»
حصاری ادامه داد: «اگر خروجی من باورپذیر بوده خدا را شکر میکنم. ما درباره فیزیک نقش هم خیلی گفتوگو کردیم. مثلاً بدن من ورزشکاری است، اما قرار بود نقش یک فرد رنجکشیده را بازی کنم، پس زیر نظر مربی ۲۷ کیلو وزن کم کردم. برای درست کردن لهجه تلاش کردم فرهنگ آنجا را درک کنم، آنجا زیست کردم، غذاهای آنجا را خوردم. تلاش کردم تهران را برای خودم حذف کنم. ترس من این بود میان اینهمه گیلانی من متفاوت دیده شوم.»
گبرلو هم با بیان این که بازی حصاری کاملاً قابل قبول بوده است به بازی آزاده صمدی و باورپذیر بودن آن اشاره کرد.
در پایان توکلی گفت: «فیلم را تقدیم میکنم به همه زنان گیلان و خوشحالم که ادای احترامی کردیم به آن خطه و این گویش ثبت شد.»
او درباره جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی گفت: «امیدوارم این جشنواره سالها بهصورت منظم تکرار شود. در این جشنواره ماهیت اقوام و جغرافیای مختلف مطرح است، جشنواره جنبه سیاسی ندارد و اگر حمایت شود نتایج بسیار خوبی دارد.»
توکلی گفت: «جشنوارهای مثل جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی اگر فقط یک کارکرد داشته باشد حفظ میراث فرهنگی ایرانیان است. میراث فرهنگی به معنای گویش، آداب و تمام آنچه در شهرهای مختلف داریم اما به دلیل مدرنیته و تغیر سبک زندگی در حال فراموششدن است. اگر جشنواره بتواند آدمها را تشویق کند درباره این مسائل فیلم بسازند کار بسیار بزرگی کرده است.»
جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی با شعار «اقوام، ریشه ایرانزمین» تا ۳۰ اردیبهشت در پردیس سینمایی باغ کتاب ادامه دارد.