۱۴۰۳/۵/۲۱ - ۱۵ : ۳۸

عرصه فرهنگ، هنر، فیلم، سریال و پلتفرم‌ها عرصه تزریق امید است

عرصه فرهنگ، هنر، فیلم، سریال و پلتفرم‌ها عرصه تزریق امید است

به گزارش جهانی پرس، رضا درستکار، منتقد سینما در گفت‌وگو با روابط‌عمومی شورای فرهنگ عمومی کشور و در پاسخ به این سوال که «برخی معتقدند شبکه نمایش خانگی نه تنها امید ایجاد نمی‌کند، بلکه پمپاژ ناامیدی می‌کند» گفت: هیچ زمان امید از بین نمی‌رود آن روزی که امید به زندگی و امید به هر چیز از بین برود، روز مرگ انسان است.
وی با اشاره به اینکه «به نظرم مردم ایران امیدوارترین مردم جهان هستند که با موضوعات و مسائل خود در  دهه‌های مختلف کنار آمده‌اند» افزود: پلتفرم‌ها خودشان نور جدید و یک اتفاق نو در فرهنگ تصویری ایران بودند که توانستند بالقوه بسیار موثر باشند.
درستکار خاطرنشان کرد: شبکه نمایش خانگی قطعاً نقش امیدبخشی برای سینماگران دارد و این پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی بودند که کاستی‌های سینما را برای اهالی آن جبران کردند.
وی ادامه داد: اینکه از نظر محتوایی، آیا شبکه نمایش خانگی چیزی به جامعه ایران ارائه می‌دهد که واجد امید باشد؟ به نظرم بله. اصلاً نمی‌شود که نباشد، ما می‌توانیم نقد کنیم ما می‌توانیم یک جاهایی گریبان بعضی از برنامه‌ها را بگیریم. برخلاف نظر تعدادی از دوستان هر چقدر فیلم‌های شبکه نمایش خانگی با نقدی بیشتر مواجه شوند، امیدی بیشتر را تزریق می‌کنند.
وی با بیان اینکه «فیلم‌های اجتماعی اثربخشی بسیار بسیار قوی‌تری روی مردم دارند تا فیلم‌های طنز» خاطرنشان کرد: این موضوع از زمان ارسطو تاکنون در جوامع مختلف مطرح بوده که آثار کمدی باقی نمی‌مانند و از بین می‌روند و فقط تراژدی است که باقی می‌ماند، ما این را به عنوان یک موضوع اصلی باید همیشه در نظر بگیریم و پس از آن ببینیم داریم چه کار می‌کنیم.
درستکار اظهار داشت: یک جاهایی می‌بینم افرادی که در سیستم رسمی ما مشغول به‌کار هستند، نسبت به بعضی از سریال‌ها و فیلم‌ها ایراداتی تند وارد می‌کنند! مثلاً می‌گویند این فیلم‌ها در حال پمپاژ ناامیدی به جامعه هستند! به نظر من این درست نیست اصلاً این اصطلاحات، اصطلاحاتی سینمایی، فیلمیک یا هنری هم نیست.
وی افزود: معلوم است افرادی که اینها را می‌گویند مانند دوره‌ای که آمدند گفتند ما ریل‌گذاری در سینما را عوض کردیم یا ما مهندسی کردیم در سینما، می‌توان گفت این کسانی که بر مسند سینما یا امور هنری گمارده می‌شوند و از این اصطلاحات استفاده می‌کنند، نمی‌شود روی حرف‌های آنان تکیه کرد چون که این‌ها معلوم نیست درباره چه چیز دارند صحبت می‌کنند راجع به تراموا صحبت می‌کنند و قطار یا چه چیزی؟! مسیر هنر یک مسیر بی‌نهایت است. بنابراین حتماً باید تجربه و شناختی بیشتر از آن داشت.
این کارگردان سینمای مستند گفت: یک مثال در این‌باره بزنم و آن اینکه عزیزترین، گرامی‌ترین و بزرگ‌ترین واقعه‌ای که ما ایرانی‌ها تقریباً اجماعی بزرگ بر سر آن داریم، موضوع کربلا و امام حسین علیه‌السلام است. واقعه‌ای که تراژدی مطلق است، اما مردم همچنان در پی آن هستند. از شنیدن روایت آن معنوی می‌شوند و ایام محرم را گرامی می‌دارند. این واقعه همه چیز در دل خود دارد، بنابراین اگر شما نتیجه می‌گیرید که چند نفر بیرون نشستند و می‌خواهند با تولید آثار خنده‌دار و برنامه‌های مفرح مثلاً مردم مضطرب ایران را تراپی کنند، به نظرم این در نهایت اگر درست هم ساخته شود، فقط یک مُسکن موقت است و نه چیزی دیگر.
وی ادامه داد: راه‌حلی هم که پیشنهاد می‌کنم این است، افرادی که بر صدر امور هستند هنرمندان را راحت بگذارند. شما اگر در قالب‌های مختلف هنرمندان را زندانی کنید و به آنها دستور بدهید که چه کنند و چه نکنند، این بسیار کاری غلط است و جواب هم نمی‌دهد.
درستکار گفت: شما طبیعتاً چهارچوب‌هایی در ممیزی دارید مثل همه کشورها، یعنی می‌گویید دین رسمی کشور، آیین‌های مختلف، منافع ملی، و چه و چه و چه ... کسی راجع به این‌ها مناقشه‌ای ندارد و همه آنها را قبول دارند، ولی اگر شما بخواهید برای خندیدن، گریه کردن، امید داشتن و ... قوانین و مولفه‌هایی وضع کنید، این‌ها نتیجه‌بخش نخواهد بود، وضع کردن قانون بر این‌ها، خطا است.
کارگردان مستند ماندگار حاجی-گولیت تصریح کرد: هنرمند یک جوشش درونی دارد و شما باید فضایی را فراهم کنید که محصولات او در دل این مزرعه و زمین پرورش پیدا کند، اگر توانستید این کار را انجام دهید که فبها؛ در غیر این صورت، همین بلایی به سرتان می‌آید که در این چند سال آمده؛ یعنی انشقاق نسلی و کم‌اهمیت‌شدن ارزش‌های پیشین.
درستکار با بیان اینکه «برای رسیدن به نتیجه دلخواه باید رویکردهایمان تغییر کند» تصریح کرد: دنیای امروز دنیای فرهنگ است و نه دنیای مجادله. شما یک عباس کیارستمی بسازید و ببینید در فستیوال‌های دنیا، در هر کجا که می‌روید نام ایران که می‌آید حاضران و مخاطبان با تمام وجود استقبال می‌کنند و شعفی غریب فضا را درمی‌نوردد.
وی تاکید کرد: بگذارید منتقدان خودشان بیایند با فیلم‌ها مواجهه پیدا کنند و کار خودشان را بکنند. شما منتقد پمپاژ نکنید، جعل نکنید، به‌خدا کارها خودش به‌دست صاحبش پیش می‌رود. قطع به یقین منتقدان از منظر هنری با فیلم‌ها مواجهه پیدا و جایگاه آنها را مشخص خواهند کرد و کسی مقابل تخصص و جدیت و فرهنگ جبهه‌ای نمی‌گیرد. یک منتقد بدون خون و خونریزی فیلم بد را پس می‌زند، بدون ایجاد طلب این کار را انجام می‌دهد. اما وقتی شما در دستگاه نظارت و ارزشیابی نشسته‌اید و فیلم‌ها را سانسور می‌کنید یک چیز ناحق را هم حق جلوه می‌دهید و بالعکس، کارها و اکوسیستم به‌هم می‌خورد. به فیلم‌های بنجل و بازاری این چند وقت نگاه کنید، شرم‌آور هستند. زیرا کسانی این فضای انحصاری را به‌شکل رسمی برای فیلم‌های طنز آبکی فراهم کرده‌اند و با اشکال‌تراشی‌ها، فیلم‌های مهم را به بایگانی فرستاده‌اند. مردم که کور نیستند، همه چیز اظهر من‌الشمس است.
درستکار با اشاره به اینکه «یک سری چیزها را ما باید عوض کنیم و باید بدانیم دنیا عوض شده، مردم ایران عوض شده‌اند و تقاضای بیشتری دارند، امید بیشتری می‌خواهند» گفت: ما باید ارائه‌کننده باشیم، به فرزندان‌مان امید خوب بدهیم، روحیه خوب، فرهنگ خوب و آزادی عمل بدهیم و از آنها همزمان مراقبت هم بکنیم.
این نویسنده کتب سینمایی در پاسخ به این سوال که «آیا اگر مولفه‌هایی برای امید آفرینی، امید اجتماعی و نه امید فردی تعریف شود، شبکه نمایش خانگی می‌تواند موفق‌تر عمل کند؟» افزود: به نظرم انتظار از پلتفرم‌ها در حال حاضر انتظاری بیهوده‌ است. ما یک دستگاه عریض و طویل به نام سازمان صداوسیما داریم، با ۶۰- ۷۰ کانال در مراکز و استان‌ها و شهرستان‌ها، با پخش ۲۴ ساعته! اصل را کناری نهاده‌ایم و گریبان فرع را گرفته‌ایم! اول آن‌جا را نقد کنیم و بعد یقه پلتفرم‌ها را بگیریم. این‌ها همه قابل نقد هستند و اما شما نمی‌توانید یک نقد یکدست به پلتفرم‌ها وارد کنید. نقد یکدست را باید به صداوسیما وارد کرد.
وی ادامه داد: پلتفرم‌ها بخش خصوصی‌تر و بخش آزادتر هستند، به دلیل آنکه فضای بیشتر و آزادتری به وجود آید، هر چند در این‌جا هم دولتی‌ها حضورهایی فعال دارند. نمی‌توان خیلی اصرار و سخت‌گیری کرد و به آنها فشار آورد، نمی‌توان دستورالعمل صادر کرد. حوزه فرهنگ، حوزه چکش و بگیر و ببند نیست، داستانش فرق دارد.
درستکار خاطرنشان کرد: وضع قوانین در حوزه‌های هنر و فرهنگ، آنان را از قالب خود خارج می‌کند و این دیگر نتیجه‌ای هم ندارد. درست مثل این چند سال که تلویزیون و رادیو از برنامه‌های خوب و از جوهر تهی گشتند. هنر برای آنکه اثرگذار باشد، محصول شرایط آزاد است. به طور کلی فیلم، سینما، سریال این‌ها جریان‌ساز نیستند، بلکه عموماً بازتاب‌دهنده‌ی شرایط هستند. اگر شما برداشت‌تان از یک فیلم و سریال القای احساس ناامیدی است، این می‌تواند محصول ناامیدی موجود در جامعه هم باشد. اگر شرایط جامعه به سمت بهبود حرکت کند، فیلم‌ها و سریال‌ها هم درست می‌شوند. موضوع این‌جاست که برخی از پایین‌تر قشر سینمایی ایران خیال می‌کنند روانشناسان جامعه هستند و مدام دارند به وضعیت موجود، مسکن فیلم طنز تزریق می‌کنند تا حال مردم را خوب کنند! نسخه‌هایی مچاله‌شده از سینمای رویاپرداز و خیال‌های واهی و مسکن‌‌های الکی، که سال‌ها پیش پیچیده و حالا دیگر لوث شده و این نوع آثار فقط برای پر کردن جیب افرادی مشخص ساخته می‌شوند و یدی طولا، در تزریق بی‌فرهنگی به جامعه دارند.
وی با بیان اینکه «هنرمند و فضای فرهنگی را آزاد بگذارید شرایط به خودی خود درست می‌شود» خاطرنشان کرد: الان مردم ما، یک زندگی آرام و هزینه‌های عادی برای ادامه حیات لازم دارند، نه مسکن موقت و سینمای خیال‌پرداز خیانت‌کار! باور کنید ناامیدی، میلیون‌ها برابر بهتر از بی‌فرهنگی است؛ میلیاردها برابر بهتر از تزریق امیدهای دروغین واهی و بی‌اخلاقی‌ها است. ناامیدی درمان دارد، اما بی‌فرهنگی درمان ندارد.
درستکار تصریح کرد: این نوع فیلم‌ها به دلیل محتواهای نادرست، با همه تصویری که از فراوانی در ایران ارائه می‌دهند، به هیچ عنوان در امر امیدآفرینی اثرگذار نیستند.
بنابراین گزارش، هویت، انسجام اجتماعی و امید اجتماعی سه محور فعالیت شورای فرهنگ عمومی در دوره جدید است.