۱۴۰۳/۵/۲۲ - ۱۶ : ۵۶

راه‌اندازی کارگاه ساخت بازی‌های فکری توسط مددجوی خوشفکر کمیته امداد

راه‌اندازی کارگاه ساخت بازی‌های فکری توسط مددجوی خوشفکر کمیته امداد

به گزارش جهانی پرس از پایگاه اطلاع‌رسانی کمیته امداد، ایده اولیه کسب و کار حسن آقا از خط خطی کردن طرحهایی شروع شد؛ بعد اما با پشتکار و توجه این کارآفرین، به مرحله اجرا درآمد تا کسب و کار او متولد شود. راه‌اندازی کارگاه بازی‏سازی او اما با کمک و وام کمیته امداد به سرانجام رسید.

آقا حسن آن زمان که وارد دانشگاه میشد، حتی فکرش را هم نمیکرد، کسب و کارش گره بخورد به نشاندن لبخند به لب کودکان. او اما با وجود این که مدرک دکترای رشته مکانیک را دارد، اما دلش گرم مشغول کردن بچهها و درست کردن وسیلهای برای بازی آنهاست.

ایده جذاب بازی

حسن حالا ۳۳ سال سن دارد و برای خودش خانواده‏ای تشکیل داده و فرزندی دارد. ۶ سال پیش، سال ۹۷ که دانشجوی رشته مکانیک بود، اما اتفاق عجیبی برای او افتاد؛ اتفاقی که منجر به راهاندازی کسب و کارش شد. همه چیز از یک روز معمولی شروع شد، زمانی که او مانند دیگر دوستانش، سر کلاس درس طراحی اجزا نشسته بود و گوشش به درسی بود که استاد میداد. او اما در حین درس، ایده جالبی به ذهنش رسید. ایده طراحی یک بازی فکری. حسن تعریف می‏کند که همان طور که برای خودش، روی کاغذ خط خطی می‏کرد و خطوط را در کنار هم میکشید، طرح اولیه بازی شکل می‏گرفت و خیلی زود، چند دقیقه بعد، بازی فکری حسن روی کاغذ باطلهها متولد شدند.

او میگوید که در ابتدا فکر نمیکرد که می‏شود بازی را ساخت و به تولید رساند اما فکر و ایده عملی کردن بازی، مانند خورهای به جانش افتاده بود. بازی او درواقع یک بازی فکری شبیه منچ و دوز است که با چند مهره و کاغذ ساخته شده بود. حسن دوست داشت که ایدهاش را به مراحله اجرا دربیاورد، به خاطر همین هم به دنبال عملی کردن ایده‏اش رفت. او تعریف می‏کند که بعد از پایان کلاس درس، برای پیدا کردن راه و رسم کار، در اینترنت جست‏وجو کرد و زمانی که فهمید باید ایدهاش را به ثبت برساند، سریع وارد عمل شد؛ روز بعد او در پلههای اداری در تلاش بود تا ایدهاش را ثبت کند. بازی اما باید به مرحله اجرا درمیآمد. به خاطر همین هم‌زمان تلاش کرد تا سرمایه‌گذاری را پیدا کند تا بازی خیلی زود به دست بچهها برسد، اتفاقی که البته از شکاندن شاخ غول هم سختتر بود.

شروع کار فکری

این مددجوی کارآفرین تعریف می‏کند که خیلی پرانرژی کارش را با اشتیاق شروع کرد؛ هر روز در یک دفتر سرمایه‏گذاری بود برای مجاب‏ کردنش برای سرمایه‏گذاری و شروع کارش؛ چند ماه بعد اما همه انرژی و اشتیاق او از بین رفته بود زمانی که هیچ کسی حاضر نبود پولش را در هنر او سرمایه‏گذای کند. یکی از دوستانش اما چاره کار را به او نشان داد و طرح اشتغال‌زایی کمیته امداد را به او معرفی کرد؛ طرحی که اتفاقا بسیاری از مشکلاتش را پایان داد.

این دانشجوی رشته مکانیک تعریف میکند که خیلی زود، وامش را دریافت کرد و توانست، کسب و کارش را راهاندازی کند. با خریدن قالب‏ها و شروع کار، بچههای مشهد و تهران بازی فکری داشتند که میتوانستند با آن سرگرم شوند. حسن تعریف می‏کند که به جز خودش و همسرش، ۶ نفر دیگر در کارگاه کار می‏کردند. تا زمانی که به مرور زمان، ۲ بازی فکری دیگری به بازیها اضافه شد. حسن هنوز هم پرانرژی و با اشتیاق، در کارگاهش بازی می‏سازد و زمینههای تولید بازی فکری دیگری را در ذهن دارد، بازی که ترکیبی از چوب و پلاستیک است و مانند بازیهای قبلی او، فکری است.